مقاله علمی
ریاضیات مالی/ کاربردی
نویده مدرسی؛ پارسا یحیوی
دوره 14، شماره 2 ، فروردین 1404، صفحه 95-108
چکیده
پیشینه و اهداف: شرکتها و مؤسسات در کشورهای پیشرفته و صنعتی طرحهای بازنشستگی خود را از طرحهایی با مزایای معین به طرحهایی با مشارکت معین تغییر دادهاند. آنها با این رویکرد، ریسک تشکیل و کنترل یک سبد سرمایه برای خرید بیمة عمر مناسب برای بازنشستگی را بر عهدة کارکنان این مراکز قرار دادهاند. در راستای این تغییرات هدف این مقاله ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شرکتها و مؤسسات در کشورهای پیشرفته و صنعتی طرحهای بازنشستگی خود را از طرحهایی با مزایای معین به طرحهایی با مشارکت معین تغییر دادهاند. آنها با این رویکرد، ریسک تشکیل و کنترل یک سبد سرمایه برای خرید بیمة عمر مناسب برای بازنشستگی را بر عهدة کارکنان این مراکز قرار دادهاند. در راستای این تغییرات هدف این مقاله ارائة سبد سرمایة بهینه برای خرید این نوع بیمه عمر است.روششناسی: در این مقاله با هدف یافتن یک سبد سرمایة بهینه در دورة تجمیع اعتبار مالی در یک بازار کامل از روش مارتینگل و رویکرد میانگین– واریانس هدفمحور برای حل مسئلة کنترل بهینة تصادفی استفاده میشود.یافتهها: با استفاده از روش ارائهشده، استراتژی بهینة سرمایهگذاری در دوران تجمیع سرمایه تا پیش از بازنشستگی را بهطور صریح به دست میآوریم. استراتژی بهینه، سبد سرمایهگذاری بهینهای متشکل از داراییهای در دسترس در بازار مالی معرفی شده است. بازار مالی مورد نظر از دو دارایی ریسکی و بدون ریسک و پول نقد تشکیل شده است که دینامیک قیمت دارایی ریسکی از مدل حرکت براونی هندسی پیروی میکند. پرداختهای سرمایهگذار به طرح بیمه نیز از مدل حرکت براونی هندسی با دو عامل تبعیت می کنند و نرخ بهره دارای مدل وسیچک است. در نهایت با استفاده از دادههای تاریخی بازار مالی ایران پارامترهای مدلهای معرفیشده را کالیبره میکنیم و سبد بهینة متناظر را تشکیل میدهیم. بهازای استراتژیهای سرمایهگذاری با ریسکگریزی پایین، متعادل و بالا روند ساخت و تغییر ارزش سبد سرمایهگذاری بهینه در هر سال از دورة تجمیع را شبیهسازی میکنیم.نتیجهگیری: با توجه به شبیهسازیهای انجامشده، استراتژی با ریسکگریزی بالا، با تخصیص درصد کمی از دارایی به سرمایهگذاری در دارایی ریسکی، فرصتهای کسب سود از طریق پذیرش ریسک را از بین میبرد؛ بنابراین ممکن است سرمایة تجمیعشده نامطلوب باشد. ازطرفی ریسکگریزی پایین، با تخصیص درصد بالایی از دارایی به سرمایهگذاری در دارایی ریسکی، احتمال ورشکستگی و نرسیدن به حداقلی از سرمایة تجمیعشده را افزایش میدهد. بنابراین با توجه به این نتایج استراتژی ریسکگریزی متعادل که همزمان به موقعیتهای پذیرش ریسک و همچنین تضمین بیشتر دربارة حداقل سرمایة تجمیعشده تأکید میکند، توان پاسخگویی به نیاز طیف وسیعی از سرمایهگذاران را دارد.
مقاله علمی
فناوریهای نوین بیمهای
بهنام یوسفی مهر؛ مهدی قطعی؛ سینا مرادی؛ یاسمین تفکر؛ ساجد توکلی
دوره 14، شماره 2 ، فروردین 1404، صفحه 109-118
چکیده
پیشینه و اهداف: خوشهبندی یکی از روشهای اساسی در دادهکاوی و یادگیری ماشین است که برای تقسیم مجموعهای از دادهها به زیرمجموعههای همگن به کار میرود. روشهای مختلفی برای انجام خوشهبندی وجود دارد که هریک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یکی از چالشهای اصلی در خوشهبندی، یافتن تعداد خوشههای بهینه و تخصیص بهینة دادهها به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: خوشهبندی یکی از روشهای اساسی در دادهکاوی و یادگیری ماشین است که برای تقسیم مجموعهای از دادهها به زیرمجموعههای همگن به کار میرود. روشهای مختلفی برای انجام خوشهبندی وجود دارد که هریک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یکی از چالشهای اصلی در خوشهبندی، یافتن تعداد خوشههای بهینه و تخصیص بهینة دادهها به این خوشههاست. الگوریتم ژنتیک، بهعنوان روش بهینهسازی مبتنی بر تکامل طبیعی، توانایی بالایی در حل مسائل پیچیده و جستوجوی فضای جوابهای بزرگ دارد و میتواند بهعنوان یک ابزار مؤثر در خوشهبندی به کار رود. هدف این مقاله، بررسی کارایی و دقت الگوریتم ژنتیک در کلاسبندی دادهها و مقایسة آن با روشهای سنتی خوشهبندی برای کلاسبندی است. بهمنظور ارزیابی عملکرد این الگوریتم، چندین مجموعه داده بیمه استفاده شده و نتایج بهدستآمده با معیارهای مختلفی مانند دقت تحلیل میشوند. همچنین، پارامترهای مختلف الگوریتم ژنتیک بررسیشده و تأثیر آنها بر عملکرد نهایی الگوریتم مطالعه میشود تا بهینهترین تنظیمات برای کلاسبندی دادهها تعیین شود.روششناسی: در این پژوهش، بهمنظور تشکیل کروموزومها، ابتدا تعداد خوشهها مشخص شد. با توجه به اینکه هر مرکز خوشه به اندازة تعداد ویژگیهای مجموعه داده دارای ویژگی بود، طول هر کروموزوم بهصورت حاصلضرب تعداد خوشهها در تعداد ویژگیها تعیین شد. برای فرایندهایCrossover ،Mutation و Survival از روشهای نوین و متنوعی بهره گرفته شد. همچنین، معیار ارزیابی مشابه الگوریتم K-means انتخاب شد تا عملکرد خوشهبندی بهینهسازی شود. این رویکرد نوآورانه به بهبود دقت و کارایی فرایند کلاسبندی منجر شد.یافتهها: با اعمال روش توضیحدادهشده در این مقاله برای تشخیص تقلب در ۳ مجموعه دادة بیمه، به نتایج جالب توجهی با 12% بهبود در F1 و 10% افزایش دقت در مجموعه دادة اول، 1% بهبود F1 و دقت در مجموعه دادة دوم و در نهایت نیز 1% بهبود در F1 و 2% بهبود در دقت مجموعه دادة سوم نسبت به روشK-means و سایر روشها حاصل شده است. با توجه به ۲ کلاس بودن دادهها در این مجموعه دادهها، مسئله بهازای ۲ خوشه با استفاده از الگوریتم حل شده و بهترین برچسب برای هر خوشه با توجه به برچسبهای واقعی دادگان انتخاب شده و نتیجه بهصورت نتایج حاصل از مسائل دستهبندی ارائه شده است، همچنین بهبود چشمگیری در معیارهایی همچون ARI و سایر معیارهای ارزیابی خوشهبندی حاصل شده و پیشرفت چشمگیری نسبت به الگوریتم ژنتیک عادی نیز حاصل شده است.نتیجهگیری: الگوریتم ژنتیک قابلیت حل مسائل پیچیده و بدون راهحل قطعی را دارد و میتواند در خوشهبندی دادهها عملکرد بهتری نسبت به روشهای سنتی مانندK-means داشته باشد. این رویکرد با ترکیب احتمالات و تصادفی بودن، امکان بررسی نقاط بیشتر بهعنوان مراکز خوشه و بهبود عملکرد خوشهبندی را فراهم میکند. نتایج نشان میدهد که این روش در برخی موارد بهتر از روشهای معروف عمل میکند و ساختار مناسبی برای خوشهبندی دادهها ارائه میدهد.
مقاله علمی
حسابداری شرکتهای بیمه و استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی
مهدی صمدی؛ محمد سلگی؛ آیت الله ابراهیمی
دوره 14، شماره 2 ، فروردین 1404، صفحه 119-130
چکیده
پیشینه و اهداف: در جهان امروز، بیمه از مهمترین بخشهای اقتصادی در جامعه است که علاوهبر تسهیل روابط بینالملل در پیشگیری از تحقق ریسک و نیز تأمین آرامش خاطر برای فعالیتهای مختلف، نقش شگرفی ایفا میکند. همة شرکتها بر افزایش کارایی و اثربخشی عملیاتی خود تمرکز دارند و دستگاههای اطلاعاتی مختلف را برای به حداکثر رساندن عملکرد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در جهان امروز، بیمه از مهمترین بخشهای اقتصادی در جامعه است که علاوهبر تسهیل روابط بینالملل در پیشگیری از تحقق ریسک و نیز تأمین آرامش خاطر برای فعالیتهای مختلف، نقش شگرفی ایفا میکند. همة شرکتها بر افزایش کارایی و اثربخشی عملیاتی خود تمرکز دارند و دستگاههای اطلاعاتی مختلف را برای به حداکثر رساندن عملکرد و اهداف خود پیادهسازی میکنند. از چالشهای اساسی حسابرسی عملیاتی تعریف و اندازهگیری معیارهای اثربخشی، کارایی و صرفة اقتصادی است. حسابرسی عملیاتی نیز فرایند منظم و روشمند ارزیابی اثربخشی، صرفة اقتصادی و کارایی اقتصادی عملیات سازمان و گزارش نتایج ارزیابی همراه با پیشنهادهای عملی به اشخاص ذیصلاح برای بهبود عملیات است، اما بهرغم الزام قانونی اجرای حسابرسی عملیاتی طبق مادة ۲۱۸ قانون برنامه پنجم توسعة کشور انجام حسابرسی عملیاتی در مؤسسات و شرکتها درعمل با مشکلاتی مواجه بوده است.روششناسی: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد ترکیبی (کیفی– کمّی) است که ابتدا با مرور ادبیات شاخصهای مربوطه جمعاوری شده، سپس مصاحبه با 5 تن از خبرگان در حوزههای بیمه و حسابرسی صورت گرفت. در نهایت بهوسیلة پرسشنامه که بین 40 نفر از خبرگان حوزة بیمه و حسابرسی توزیع شد، پس از تأیید در مرحلة دلفیفازی رتبهبندی بهوسیلة تاپسیس فازی صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان از تأیید تمامی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای شناسایی و استخراجشده با حد آستانهای که 0.5 دارد.نتیجهگیری: مشخص شد در مؤلفة کارایی، شاخصهای خالص حقبیمههای صادره، دورة وصول مطالبات و نسبت ضرر (زیان) رتبههای اول تا سوم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین در مؤلفة اثربخشی، شاخصهای رضایت مشتری، سود سرمایهگذاری سهم پرتفوی شرکت از کل پرتفوی بازار رتبههای اول تا سوم را دارند، در مؤلفة صرفة اقتصادی، شاخصهای نسبت هزینههای عملیاتی، اداری و عمومی به درآمد عملیاتی، بهای تمامشده (قیمت تمامشدة بیمهنامه) به فروش و نسبت خسارت (نسبت خسارت پرداختی به حقبیمة دریافتی طی همان دوره) رتبههای اول تا سوم را به خود اختصاص دادهاند و در نهایت در مؤلفة زیستمحیطی شاخص استفاده از فنّاوری الکترونیک در خدمات صنعت بیمه تنها شاخص شناساییشده است. در نهایت مشخص شد در حوزة بیمه شاخصهای حسابرسی عملیاتی در سطح کلی (4 مؤلفه: کارایی، اثربخشی، صرفة اقتصادی و زیستمحیطی) بهترتیب شاخصهای نسبت هزینههای عملیاتی، اداری و عمومی به درآمد عملیاتی، خالص حقبیمههای صادره، استفاده از فنّاوری الکترونیک در خدمات صنعت بیمه و دورة وصول مطالبات بهترتیب در رتبههای اول تا چهارم قرار دارند.
مقاله علمی
ارزیابی ریسک در رشته های بیمه
محسن قره خانی؛ مرجان قره خانی؛ فریال فراکش؛ سمیه صادقی؛ فاطمه عطاطلب
دوره 14، شماره 2 ، فروردین 1404، صفحه 131-146
چکیده
پیشینه و اهداف: بیمههای دریایی بهعنوان یکی از مهمترین شاخههای بیمه در مدیریت ریسک عملیات دریایی نقش اساسی دارند. این نوع بیمهها شامل بیمة بدنة کشتی، بیمة مسئولیت، بیمة باربری دریایی و بیمههای مرتبط با عملیات فراساحلی است که هریک جنبههای متفاوتی از ریسکهای مرتبط با عملیات دریایی را پوشش میدهند. ازآنجاکه عملیات دریایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بیمههای دریایی بهعنوان یکی از مهمترین شاخههای بیمه در مدیریت ریسک عملیات دریایی نقش اساسی دارند. این نوع بیمهها شامل بیمة بدنة کشتی، بیمة مسئولیت، بیمة باربری دریایی و بیمههای مرتبط با عملیات فراساحلی است که هریک جنبههای متفاوتی از ریسکهای مرتبط با عملیات دریایی را پوشش میدهند. ازآنجاکه عملیات دریایی همواره با خطراتی مانند شرایط نامساعد جوی، تصادمات دریایی و سایر عوامل همراه است، ارزیابی دقیق پروفایل ریسک مرتبط با این نوع بیمهها اهمیت زیادی پیدا میکند. چنین ارزیابیهایی میتوانند علاوهبر بهبود ایمنی و کاهش احتمال وقوع خسارات، به شرکتهای بیمه کمک کنند تا تصمیمات دقیقتر و بهتری در مدیریت ریسک بگیرند و از طریق آن استراتژیهای مؤثرتری برای مدیریت ریسک طراحی کنند. با توجه به این نیاز، پژوهش حاضر با هدف شناسایی، تحلیل و وزندهی شاخصهای ریسک در بیمههای دریایی انجام شده و درصدد است چهارچوبی نظاممند و علمی برای مدیریت بهتر این ریسکها ارائه دهد.روششناسی: در این پژوهش، رویکردی چندمرحلهای برای شناسایی، تعیین وزن و اهمیت شاخصهای ریسک بیمههای دریایی اتخاذ شده است. در مرحلة نخست، شاخصهای کلیدی مرتبط با ریسک از طریق مروری نظاممند بر ادبیات موضوع شناسایی شد. این مرحله شامل بررسی مقالات علمی، گزارشهای صنعتی و منابع معتبر مرتبط بوده تا شاخصهایی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر پروفایل ریسک تأثیر دارند استخراج شوند. در گام بعدی، از روش دیمتل (DEMATEL) برای تحلیل روابط میان شاخصها استفاده شد. این روش یکی از روشهای پیشرفته در تحلیل روابط علّی و معلولی میان عوامل است که امکان شناسایی شاخصهای اثرگذار و اثرپذیر را فراهم میآورد. پس از آن، برای تعیین وزن و اهمیت هر شاخص، از فرایند تحلیل شبکهای (ANP) بهره گرفته شد. این روش با استفاده از نظرات نخبگان و متخصصان صنعت بیمه و دریایی، اولویتبندی دقیقی از شاخصها ارائه داد و میزان تأثیر هریک از آنها بر پروفایل ریسک مشخص شد.یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که شاخصهایی مانند ویژگیهای فنی کشتی، نوع و بستهبندی محموله، شرایط آبوهوایی و مدیریت منابع انسانی از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر پروفایل ریسک بیمهگذاران در رشتههای متنوع بیمههای دریایی هستند. بررسیها با استفاده از روش دیمتل نشان داد که عوامل مرتبط با مدیریت عملیاتی و نیروی انسانی بیشترین تأثیر علّی را بر سایر شاخصها دارند. این عوامل بهعنوان شاخصهای اصلی در ساختار ریسک شناخته شدند و بر اهمیت توجه به آنها در تدوین استراتژیهای مدیریتی تأکید شد. علاوهبراین، تحلیلهای انجامشده نشان داد که شاخصهای مرتبط با ویژگیهای فنی کشتی و محموله، مانند عمر کشتی، و روشهای بستهبندی، نقش مهمی در کاهش یا افزایش ریسک دارند. یافتههای کمّی استخراجشده نشان داد که در بیمة بدنة کشتی، شاخصهای «ویژگیهای شناور» و «تجهیزات» بهترتیب اهمیت بیشتری داشتند، درحالیکه «عوامل انسانی» بیشترین تأثیر را داشت. در بیمة باربری دریایی، بهترتیب شاخص «وسیلة حمل» و «بارگیری و تخلیه» شاخصهای مهم بودند. برای بیمة انرژی فراساحلی، شاخصهای «بهرهبرداری و نگهداری» و «ساخت و اجرا» بهترتیب بیشترین اهمیت را نشان دادند. همچنین مهمترین شاخص اثرگذار در ریسکهای مرتبط با بیمههای فراساحلی منطبق بر نتایج دیمتل، شاخص طراحی، در ریسک بیمههای باربری دریایی، شاخص وسیلة حمل و در ریسک بیمههای بدنه و ماشینآلات و مسئولیت کشتی شاخص عوامل انسانی است.نتیجهگیری: رویکرد ترکیبی ANP-DEMATEL که در این پژوهش به کار گرفته شد، چهارچوبی جامع و کاربردی برای ارزیابی و مدیریت پروفایل ریسک در بیمههای دریایی ارائه میکند. این چهارچوب نهتنها ابزار مناسبی برای تحلیل ریسک فراهم میآورد، بلکه به شرکتهای بیمه کمک میکند تا استراتژیهای مؤثرتری برای مدیریت ریسک طراحی کنند. استفاده از این رویکرد میتواند به کاهش خسارات احتمالی و بهینهسازی فرایندهای مدیریت ریسک در صنعت بیمه منجر شود. علاوهبراین، نتایج پژوهش حاضر میتواند بهعنوان پایهای برای مطالعات آینده در زمینة توسعة ابزارهای نوین مدیریت ریسک و افزایش قابلیتهای بیمههای دریایی در تحلیل ریسک بیمهگذاران استفاده شد. این پژوهش همچنین نشان میدهد که اتخاذ رویکردی نظاممند و علمی در مدیریت ریسک، میتواند به بهبود تصمیمگیریها و افزایش قابلیت اطمینان در فرایندهای بیمهای کمک کند.
مقاله علمی
آیندهپژوهی در صنعت بیمه
زانیار قربانی؛ تحفه قبادی لموکی؛ علیرضا پیرحیاتی؛ بهروز بیات
دوره 14، شماره 2 ، فروردین 1404، صفحه 147-164
چکیده
پیشینه و اهداف: محتوای تولیدشده توسط کاربر در بازاریابی به محتوای مربوط به برند گفته میشود که هر کسی که عضویت رسمی در آن کسبوکار ندارد، آن را منتشر میکند. محتوای تولیدشده توسط کاربر میتواند در شکلهای گوناگون، از جمله پادکست، ویدئو، ارائة نظرات، تصویر و عکس باشد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل درگیری اجتماعی برند براساس ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: محتوای تولیدشده توسط کاربر در بازاریابی به محتوای مربوط به برند گفته میشود که هر کسی که عضویت رسمی در آن کسبوکار ندارد، آن را منتشر میکند. محتوای تولیدشده توسط کاربر میتواند در شکلهای گوناگون، از جمله پادکست، ویدئو، ارائة نظرات، تصویر و عکس باشد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران انجام شد.روششناسی: این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیرگرایی– پراگماتیسم، با رویکرد ساختگرایی اجتماعی با استدلال استقرایی و با طرح پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) برای دستیابی به اهداف خود تلاش کرد. مشارکتکنندگان در بخش کیفی پژوهش دو دسته هستند. دستة اول متخصصان و خبرگان حوزة بازاریابی و بیمه و دستة دوم کاربران عادی شرکتهای بیمه هستند و نمونة مشارکتکنندگان از بین آنها و براساس روش نمونهگیری هدفمند و با روش اشباع دادهها انتخاب شد (15 نفر خبرگان، 15 نفر کاربران). جامعة آماری بخش کمّی پژوهش همة کاربران سایتهای فروش و رسانههای اجتماعی و شبکههای ارتباطی شرکتهای بیمه بودند (4500=N)، که از بین آنها تعداد 305 نفر از کاربران بهعنوان نمونة آماری بخش کمّی با استفاده از روش نمونهگیری خوشهبندی انتخاب شدند. به این صورت که هر شرکت بیمه بهصورت یک خوشه در نظر گرفته شد و نمونهها از خوشهها انتخاب شدند. اندازة حجم نمونه براساس جدول مورگان تعیین شد. شرکتهای منتخب برای انجام پژوهش شامل شرکت بیمة ایران، آسیا، نوین، البرز، پاسارگاد و پارسیان هستند و سه بیمة شخص ثالث، بیمة درمان و بیمة عمر بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. دادهها در بخش کیفی با روش کدگذاری استراوس و کوربین (1990) تحلیل شدهاند. برای بخش کمّی از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه براساس مضامین استخراجشده از مصاحبهها طراحی شد که دارای 69 گویه است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه دارای 7 مؤلفه، 11 مقوله و 58 مضمون بود که چهار مؤلفه شامل مدیریت محتوای تولیدشده توسط کاربران، توجه به تیپ شخصیتی کاربران، استفاده از نفوذ اجتماعی و استفاده از پتانسیل محتوای تولیدشده توسط کاربران بهعنوان مؤلفههای نهایی و دو مؤلفة اعتمادسازی و افزایش تعامل با کاربران بهعنوان عوامل واسطه در شکلگیری درگیری اجتماعی برند مؤثر هستند. برازش الگو در سه بخش شامل برازش مدل اندازهگیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدلی کلی است. برای بررسی برازش مدل اندازهگیری از پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شده است. نتایج پایایی شاخص نشان داد که الگوی طراحیشده از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج آزمون روایی همگرا نشان داد که سازههای این پژوهش از لحاظ همگرایی و همبستگی از اعتبار کافی برخوردارند. نتایج آزمون روایی واگرا نشان داد که سازهها روایی مطلوبی دارند. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که میتوان به برازش مدل از بعد ساختاری اعتماد کرد و در نهایت برازش کلی الگوی طراحی شده قوی و مطلوب است.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که شرکتهای فعال در صنعت بیمه میتوانند با ایجاد پیوند و ارتباط داستان برند بین شرکت بیمه و کاربران با استفاده از محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و با بهرهگیری از چهار مؤلفه نفوذ اجتماعی کاربران در محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه، تیپ شخصیتی کاربران بیمه در محتواهای تولیدشده توسط کاربران، مدیریت محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و پتانسیل محتواهای تولیدشده توسط کاربران انگیزههای کاربران را افزایش داده، تعاملات اجتماعی را مدیریت و بهینه کرده و کنشگران اجتماعی را فعال کند و به هدف نهایی خود یعنی شکلگیری درگیری اجتماعی برند مربوط خود دست یابد.
مقاله علمی
حقوق بیمه
مازیار راستبد؛ حمید ابهری؛ محمد فرزانگان
دوره 14، شماره 2 ، فروردین 1404، صفحه 165-174
چکیده
پیشینه و اهداف: مطابق با نظر اقوی، دیه دارای ماهیت دوگانهای بوده و علاوهبرآنکه واجد جنبه کیفری است، وصف حقوقی خود و جبران ضرر و زیان وارده به زیاندیده را نیز داراست. بااینحال لزوم جبران ضرر و زیان وارده اقتضا میکند که مبلغ مقطوع دیه صرفاً بهعنوان حداقلی از خسارات مادی در نظر گرفته شود تا درصورتیکه ضرر و زیان مازادی بر دیه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مطابق با نظر اقوی، دیه دارای ماهیت دوگانهای بوده و علاوهبرآنکه واجد جنبه کیفری است، وصف حقوقی خود و جبران ضرر و زیان وارده به زیاندیده را نیز داراست. بااینحال لزوم جبران ضرر و زیان وارده اقتضا میکند که مبلغ مقطوع دیه صرفاً بهعنوان حداقلی از خسارات مادی در نظر گرفته شود تا درصورتیکه ضرر و زیان مازادی بر دیه از بابت ارتکاب فعل زیانبار وارد شد، مسبب حادثه مکلف به پرداخت خسارات مازاد بر دیه باشد. بااینحال در مقام بررسی لزوم جبران خسارت مازاد بر دیه، قانون بیمة اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه، مصوب 1395 قاعدة خاص دیگری را در زمینة جبران هزینههای درمان علاوهبر دیه مقرر داشته که در عمده تحقیقات صورتگرفته در این حوزه مغفول مانده و این پژوهش بر آن است که بهصورت مشخص به بررسی حکم خاص قانونی در خصوص جبران خسارات مازاد بر دیه در تصادفات رانندگی مشمول قانون موصوف بپردازد.روششناسی: روش مورد استفاده تحلیلی– توصیفی با استفاده از ابزار کتابخانهای است.یافتهها: قانونگذار در مقام جبران هزینههای درمان در خصوص ورود خسارت ناشی از سوانح رانندگی، با عدول از نظریة جبران خسارت بودن دیه، حکمی مقرر داشته که ماهیت دیه را تا حد زیادی نزدیک به نظریة مجازات بودن دیه نموده است. بهمنظور بررسی موضع قانونگذار و نحوة تفسیر صحیح از مفاد مادة 35 قانون بیمة اجباری خسارات وارده به اشخاص ثالث ناشی از حوادث رانندگی، بررسی قاعدة عمومی در خصوص مطالبة خسارت مازاد بر دیه تا حد نیاز مشکلگشا خواهد بود.نتیجهگیری: براساس قانون بیمة اجباری سال 1395، زیاندیده میتواند علاوهبر دریافت کل دیة خود، به دریافت کل ضرر و زیان وارده از بابت هزینههای معالجه اقدام کند. درعینحال باید گفت دیة پرداختی در مقام جبران خسارات ناشی از سوانح رانندگی ارتباطی با خسارات معنوی نداشته، اما درعینحال بنا بر عمومات و حکم مقرر در تبصرة دوم مادة چهارده قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، آسیبدیده از سوانح رانندگی نمیتواند علاوهبر دیه خسارات معنوی نیز مطالبه کند.