مقاله علمی
ارزیابی ریسک در رشته های بیمه
نسرین حضارمقدم؛ میترا قنبرزاده؛ محمد بازیار؛ محیا عباسی
چکیده
پیشینه و اهداف: بهرغم اهمیت بالای بیمة درمان تکمیلی، یکی از موانع گسترش آن، مشخص نبودن میزان تمایل به پرداخت برای این نوع بیمهنامه است. بیتوجهی به محاسبات بیمهای در قانون و دیدگاههای حمایتی سیاستگذاران در این زمینه، به تعیین حقبیمهها ازسوی مراجع بیمهگر منجر میشود و به همین دلیل ممکن است با هزینههای انجامشده تطابق ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بهرغم اهمیت بالای بیمة درمان تکمیلی، یکی از موانع گسترش آن، مشخص نبودن میزان تمایل به پرداخت برای این نوع بیمهنامه است. بیتوجهی به محاسبات بیمهای در قانون و دیدگاههای حمایتی سیاستگذاران در این زمینه، به تعیین حقبیمهها ازسوی مراجع بیمهگر منجر میشود و به همین دلیل ممکن است با هزینههای انجامشده تطابق نداشته باشد. بر این اساس، هدف اصلی در این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت مصرفکنندگان بیمة درمان تکمیلی، و برآورد میزان تمایل به پرداخت آنهاست.روششناسی: در راستای پاسخگویی به این اهداف از روشهای مطالعة کتابخانهای، پانل خبرگی و روش آزمون انتخاب گسسته در کنار روش تحلیل توأمان استفاده گرفته شد.یافتهها: براساس نتایج بخش کیفی، هشت ویژگی برای بستة بیمة درمانی در چهار سطح استخراج شد. یافتههای بخش کمّی نیز نشان داد افراد در شهر تهران بیشترین میزان مطلوبیت را از پوشش خدمات بستری به دست میآورند. این مطلوبیت در خدمات بستری بخش خصوصی بیشتر از بخش عمومی است. بهعلاوه پوشش خدمات سرپایی نیز نسبت به سایر ویژگیها وزن بیشتری در ترجیحات افراد دارد. همچنین مطلوبیت و تمایل به پرداخت در مورد پوشش خدمات دندانپزشکی، قابل توجه و در مورد پوشش مراقبتهای طولانیمدت، خدمات پاراکلینیکی و توانبخشی در حد متوسط ارزیابی شد. تجهیزات پزشکی کمترین مطلوبیت را برای افراد ایجاد میکند و وجود این ویژگی در بسته تحت پوشش بیمة درمان تکمیلی کمترین تأثیر را در تمایل به پرداخت مردم دارد. همچنین حقبیمه تأثیری منفی بر انتخاب بیمة درمان تکمیلی دارد. همچنین، یافتهها نشان داد که ویژگیهای دموگرافیک (زمینهای) و اجتماعی– اقتصادی بیمهشدهها میتواند بر ترجیحات افراد مؤثر باشد.نتیجهگیری: بیشترین تمایل به پرداخت افراد، برای «خدمات دندانپزشکی» و «ارائة مراقبت در منزل» و «تعدد مراکز درمانی تحت قرارداد» است که باید در تنظیم قراردادها مورد توجه بیمهگران قرار گیرد.
مطالعه موردی
آیندهپژوهی در صنعت بیمه
انور خسروی؛ نادیا محمدی سراب
چکیده
پیشینه و اهداف: متنوعسازی محصولات یکی از راهبردهای بنگاههای اقتصادی در راستای کاهش ریسک، افزایش قدرت برند، تسلط پایدار بر بازار، حداکثر استفاده از منابع، افزایش درآمد و سودآوری است. بحث در خصوص تنوعبخشی موضوع جدیدی نیست و آنچه در این خصوص جدید است مطالعاتی است که به کمّی کردن فرایند متنوعسازی و بررسی دقیقتر این موضوع میپردازد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: متنوعسازی محصولات یکی از راهبردهای بنگاههای اقتصادی در راستای کاهش ریسک، افزایش قدرت برند، تسلط پایدار بر بازار، حداکثر استفاده از منابع، افزایش درآمد و سودآوری است. بحث در خصوص تنوعبخشی موضوع جدیدی نیست و آنچه در این خصوص جدید است مطالعاتی است که به کمّی کردن فرایند متنوعسازی و بررسی دقیقتر این موضوع میپردازد. در این راستا هدف مقاله شناسایی سه گروه محصول برای شرکتهای بیمه شامل رقابتپذیر یا فعال، دارای پتانسیل رقابتپذیری یا بالقوه فعال و فاقد پتانسیل رقابتپذیری یا غیرفعال و در نهایت تعیین توالی محصولات بالقوه فعال براساس راهبردهای حریصانه، حداکثری، درجه بالا، درجه پایین و ترکیبی در راستای افزایش متنوعسازی فعالیتهای بیمهای شرکتها بوده است.روششناسی: مطالعة حاضر از نظر روش، تحلیلی– توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. ابتدا با استفاده از میانگین پنج ساله دادههای (2021-2017) حقبیمة دریافتی 29 شرکت مورد بررسی، مزیت نسبی آشکارشده بهتفکیک 16 رشته فعالیت بیمهای، محاسبه شده است. در مرحلة بعد با تشکیل ماتریس شرکت– محصول تنوع شرکتهای بیمه اندازهگیری و از این ماتریس برای محاسبة شاخص مجاورت و سپس ترسیم شبکة محصولات بیمة کشور استفاده شده است. فضای محصول 29 شرکت بیمة مورد بررسی ترسیم و جایگاه هر شرکت بهلحاظ تعداد محصولات متنوع، تعداد محصولات تنوعپذیر و تعداد محصولاتی که امکان تنوعپذیری ندارند، تعیین شده است. در گام بعد, احتمال تنوعپذیری محصولاتی که دارای مزیت نسبی آشکارشده نبودهاند محاسبه و در نهایت با کاربرد علم شبکه براساس راهبردهای مختلف اولویت محصولات برای متنوعسازی و رقابتپذیری تعیین شده است.یافتهها: برای 29 شرکت مورد بررسی مشخص شد که هر شرکت در ارائة کدام فعالیت بیمهای رقابتپذیر، پتانسیل رقابتپذیری را دارند یا فاقد پتانسیل رقابتپذیری هستند. فضای محصول برای تمامی شرکتهای بیمه ترسیم و با بهرهگیری از علم شبکه نقشة راه متنوعسازی رشته فعالیتهای بیمهای شرکتها بر مبنای راهبردهای مختلف تعیین شده است.نتیجهگیری: از سال 2002 فرایند خصوصیسازی صنعت بیمه در ایران اغاز شده که این فرایند تأثیرات درخور ملاحظهای بر ساختار صنعت بیمه و رفتار شرکتها گذاشته است. یکی از راهبردهای شرکتهای بیمه در راستای رقابتپذیری و افزایش سودآوری متنوعسازی محصولات است. در این مطالعه ابتدا تعداد محصولات متنوع 29 شرکت بیمه محاسبه و مشخص شد شرکت بیمة البرز با 10 محصول بیشترین تنوع را دارند، شرکتهای بیمة خاورمیانه، کیش، آسماری و قشم با دارا بودن تنوع در یک محصول دارای کمترین تنوع در محصولات بیمهای هستند. در گام بعد احتمال فعالسازی محصولاتی که شرکتهای بیمه در عرضة آنها دارای مزیت نسبی آشکارشده یا فعال نیستند اندازهگیری شد و بهاینترتیب محصولات بیمهای هر شرکت به سه دستة فعال، بالقوه فعال و غیرفعال تقسیم شد. سپس فضای تولید 29 شرکت بیمه ترسیم و در این فضا محصولات فعال، بالقوه فعال و غیرفعال شرکتهای بیمه مشخص شد. در نهایت با کاربرد علم شبکه مسیر و نقشة راه متنوعسازی شرکتهای بیمه براساس چهار راهبرد حداکثری، حریصانه، درجه بالا، درجه پایین و نیز راهبرد ترکیبی (با روشهای بردا و کپلند) مشخص و تعیین شد. در راهبرد حداکثری طی هر مرحله محصول با بیشترین اتصال به محصولات فعال انتخاب شدند. براساس این راهبرد بهطور مثال برای شرکت بیمة تجارت نو بهمنظور متنوعسازی، بیمة زندگی در اولویت اول، سایر انواع بیمه در اولویت دوم و حوادث راننده و شخص ثالث در اولویت سوم قرار گرفتند. در راهبرد حریصانه در هر مرحله محصول با بالاترین احتمال فعالسازی بهترتیب زمان فعالسازی کمتر انتخاب میشود. در راهبرد درجه بالا در هر مرحله محصولی برای متنوعسازی انتخاب میشود که در شبکه بیشترین ارتباط را با سایر محصولات داشته باشد اما در راهبرد درجه پایین طی هر مرحله محصول با کمترین ارتباط با سایر محصولات در شبکه برای فعالسازی برگزیده میشود. در راهبردهای درجه بالا و حداکثری رشته فعالیتهایی برای رقابتپذیری انتخاب میشوند که در آینده امکان رقابتپذیر شدن محصولات بیشتری را در شبکة محصولات فراهم آورند. درحالیکه در صورت انتخاب راهبردهای حریصانه و درجه پایین امکان رقابتپذیری رشته فعالیتهای کمتری در آینده وجود خواهد داشت. براساس یافتههای این مطالعه مشخص شد که الزاماً مسیر و نقشة راه متنوعسازی محصولات برای تمامی شرکتهای بیمه یکسان نیست و شرکتها میتوانند در راستای تنوعبخشی به محصولات، راهبردهای کوتاهمدت (حریصانه و درجه پایین)، بلندمدت (درجه بالا و حداکثری) یا ترکیبی از آنها را انتخاب کنند.
مقاله علمی - ترویجی
فناوریهای نوین بیمهای
لیلا ایزدی؛ شعبان الهی؛ علیرضا حسن زاده؛ ساناز شفیعی
چکیده
پیشینه و اهداف: سازمانها بدون وجود سیستم نظارتی مؤثر، در تحقق مأموریتهای خود موفق نیستند و نمیتوانند از منابع خود بهدرستی استفاده کنند. ماهانه میلیونها تراکنش بیمة سلامت انجام میشود. هریک از این تراکنشها باید از دو جهت واقعی بودن و بر مبنای علمی بودن بررسی شوند. بررسی این حجم از تراکنش، کشف خطاها و کژرفتاریها و همچنین ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سازمانها بدون وجود سیستم نظارتی مؤثر، در تحقق مأموریتهای خود موفق نیستند و نمیتوانند از منابع خود بهدرستی استفاده کنند. ماهانه میلیونها تراکنش بیمة سلامت انجام میشود. هریک از این تراکنشها باید از دو جهت واقعی بودن و بر مبنای علمی بودن بررسی شوند. بررسی این حجم از تراکنش، کشف خطاها و کژرفتاریها و همچنین جلوگیری از وقوع آنها، مستلزم نظارتی هوشمند است. مدلی که بهصورت کلنگر و با در نظر گرفتن ذینفعان اصلی بیمة سلامت بتواند نظارت هوشمند را برای آن فراهم کند پیش از این ارائه نشده است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نظارت هوشمند در بیمة سلامت است.روششناسی: در این پژوهش با استفاده از نظریة نمایندگی، الگوهای کنترلی مورد نیاز سازمان برای تعامل در شبکة تجاری شناسایی شدند. این کار با استفاده از روش پژوهش طراحی اقدامی تفصیلی با انجام دو چرخة تشخیص و چهار چرخة طراحی در سازمان بیمة سلامت ایران انجام شد. در چرخة نخست تشخیص و مفهومسازی مسئله با استفاده از نگاشت نظاممند، مفاهیم و موضوعات نظارت در بیمة سلامت دستهبندی گردید. در چرخة دوم بهمنظور شناسایی وضعیت موجود سازمان و مسائل و مشکلات، 24 مصاحبه به استفاده از روش گلوله برفی انجام شد.یافتهها: در این پژوهش با بسط الگوهای کنترلی براساس نظریة نمایندگی در بیمة سلامت، مسائل کنترلی ویژة این حوزه را مشخص میکند و سازوکارهای کنترلی برای حل این مسائل را پیشنهاد میدهد. همچنین مدل ارائهشده بهویژه برای سازمانهای بیمة سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذینفعان بیمة سلامت فراهم میکند که میتواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. دستهبندی موضوعات نظارت در بیمة سلامت، شاخصهای پیامدی و فرایندی با تمرکز بر بیمهشدگان و تأمینکنندگان خدمات سلامت و مدل پنجلایهای نظارت هوشمند بیمة سلامت از دستاوردهای این مطالعه است.نتیجهگیری: این پژوهش با تهیة چارچوب معیارهای فرایندی و پیامدی بیمة سلامت پایه، کنترل و نظارت براساس نظریة سازمان و فرایند نظارت را فراهم میکند. افزایش کارآمدی و اثربخشی این سازمان که در نتیجة مدیریت و نظارت مؤثر و هوشمند به وجود میآید تأثیری مستقیم بر بهبود نظام سلامت و شاخصهای توسعهای کشور دارد. مدل پژوهش حاضر با اضافه کردن انبارة دانش، علاوهبر انبارة داده، پوشش انواع دانش را میسر میکند و انواع معیارهای مختلف نظارتی را نیز دربرمیگیرد. مزیت مدل ارائهشده، ایجاد چارچوبی برای تصمیمگیری بهتر در تمام سازمانها با تلفیق مفاهیم انبارة داده، استخراج دانش، انبارة دانش و پورتال دانش است. مدل ارائهشده بهویژه برای سازمانهای بیمة سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذینفعان بیمة سلامت فراهم میکند که میتواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. از فهرست شاخصهای بهدستآمده در این پژوهش میتوان با هماهنگسازی و تکمیل در برنامة مدیریت استراتژیک سازمان استفاده کرد.
مقاله علمی
مدیریت ریسک در صنعت بیمه
رقیه زارع زاده؛ روزبه قوسی؛ عمران محمدی؛ حسین قنبری
چکیده
پیشینه و اهداف: بازار سرمایه یکی از تأثیرگذارترین نهادهای کشور در راستای بهبود اقتصادی جامعه است که همواره سرمایهگذاری بهینه در این بازار دغدغة اصلی سرمایهگذاران و پژوهشگران این حوزه بوده است. امروزه پژوهشهای فراوانی در راستای تشکیل سبد سرمایهگذاری صورت گرفته و مدلهای متنوعی برای بهینهسازی سبد سرمایهگذاری معرفی شده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بازار سرمایه یکی از تأثیرگذارترین نهادهای کشور در راستای بهبود اقتصادی جامعه است که همواره سرمایهگذاری بهینه در این بازار دغدغة اصلی سرمایهگذاران و پژوهشگران این حوزه بوده است. امروزه پژوهشهای فراوانی در راستای تشکیل سبد سرمایهگذاری صورت گرفته و مدلهای متنوعی برای بهینهسازی سبد سرمایهگذاری معرفی شده است. حال در این پژوهش قصد آن است تا به بررسی عملکرد مدلهای مختلف بهینهسازی سبد سرمایهگذاری تحت سناریوهای مختلف، در صنعت بیمه و صندوقهای بازنشستگی بهمثابة یکی از مهمترین ارکان بازار سرمایه بپردازد.روششناسی: این پژوهش به بررسی عملکرد مدلهای مختلف بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با سنجههای ریسک واریانس، نیمواریانس، انحراف معیار، نیمانحراف معیار، ارزش در معرض ریسک شرطی و ارزش در معرض ریسک نزولی تحت سناریوهای مختلف میپردازد. سبد سرمایهگذاری بهینهشده با استفاده از مدل میانگین واریانس مبتنی بر بازده بتا و مدل CAPM نیز بهعنوان ملاحظات جایگزین برای سرمایهگذاران با دقت نظر بالاتر و مبنایی برای تصمیمگیری ارائه شده است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش از فروردین تا اسفند 1401 بهصورت روزانه از بازار بورس اوراق بهادار تهران جمعآوری شده است.یافتهها: بازدهی ماهانة سهام به این نکته اشاره دارد که سهام مربوطه در بازة مورد بررسی پایدار نبودند و روند ثابتی نداشتند. با تشکیل سبد سرمایهگذاری متشکل از سهام شرکتهای بیمه و صندوقهای بازنشستگی میزان بازدهی و ریسک هر مدل برای سرمایهگذاری مشخص شد که اطلاعات جامعی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. سرمایهگذاران براساس میزان ریسکپذیر و یا ریسکگریز بودن میتوانند استراتژیهای متنوعی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند تا مطلوبیت حاصل از سرمایهگذاری خود را به حداکثر برسانند.نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که سبد سرمایهگذاری تشکیلشده با سنجهی ریسک افت سرمایه، در معرض خطر مشروط با مقدار بازدهی 22 درصد، دارای بیشترین میزان بازدهی سرمایهگذاری در میان مدلهای بررسیشده در صنعت بیمه و صندوقهای بازنشستگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران است.
مقاله علمی
مطالعات اجتماعی بیمه
بهروز میرزایی؛ اصغر محمدی؛ مهرداد نوابخش
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف اکتشاف و تبیین عوامل سازمانی مؤثر بر تخلفات بیمة شخص ثالث در صنعت بیمة ایران صورت گرفته است. روششناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روششناسی آمیخته از نوع توصیفی– اکتشافی صورت گرفته است. جامعة آماری بخش کیفی تحقیق شامل خبرگان حوزة مدیریت بیمه و جامعهشناسی اقتصادی و توسعه است که با استفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف اکتشاف و تبیین عوامل سازمانی مؤثر بر تخلفات بیمة شخص ثالث در صنعت بیمة ایران صورت گرفته است. روششناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روششناسی آمیخته از نوع توصیفی– اکتشافی صورت گرفته است. جامعة آماری بخش کیفی تحقیق شامل خبرگان حوزة مدیریت بیمه و جامعهشناسی اقتصادی و توسعه است که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی تعداد 26 نفر متخصص تا حد اشباع انجام شد. جامعة آماری بخش کمّی پژوهش، شامل کارکنان شعب شرکتهای بیمة شهر تهران در سال 1400 بوده است که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 354 نفر بهعنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبة نیمهساختاریافته با خبرگان و در بخش کمّی پرسشنامه بوده است. روایی پرسشنامه به روش صوری و محتوایی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیهوتحلیل دادههای بخش کیفی تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون و دادههای بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی از طریق نرمافزار Amos21 انجام شد.یافتهها: براساس یافتههای بخش کیفی، در مجموع 52 مضمون پایه، 18 مضمون سازماندهنده و 5 مضمون فراگیر (عدالت سازمانی، تعهد سازمانی، سازمان غیررسمی، فرهنگ سازمانی و قانونمندی) شناسایی شده است. طبق یافتههای بخش کمّی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی بهترتیب با 0.84- و 0.56- اثر منفی و معکوس و متغیر سازمان غیررسمی با 0.54 تأثیر مثبت و مستقیم بر تخلفات کارکنان شرکتهای بیمة فعال در حوزة بیمة شخص ثالث داشتهاند. متغیر عدالت سازمانی از طریق تأثیر بر تعهد سازمانی و سازمان غیررسمی بر تخلفات کارکنان شرکتهای بیمه اثرگذار بوده است.نتیجهگیری: براساس یافتههای تحقیق، پیشنهاد میشود عوامل سازمانی ارائهشده در این مطالعه در برنامههای راهبردی صنعت بیمه در مبارزه با تخلفات بیمهای ملحوظ شود و مورد تأکید شرکتهای بیمه قرار گیرد. در زمینة عدالت سازمانی پیشنهاد میشود در راستای احیای عدالت سازمانی ارزشهای یادشده در بین کارکنان شرکتهای بیمه و جاری کردن عدالت در فرایندهای سازمانی مورد توجه قرار گیرد. در مورد تعهد سازمانی پیشنهاد میشود ابعاد تعهد سازمانی مورد نظر این پژوهش بهعنوان مبنایی برای ارتقای تعهد سازمانی کارکنان لحاظ گردد. در ارتباط با سازمان غیررسمی نیز پیشنهاد میشود با نگرش مثبت به سازمانهای غیررسمی از وجود آنها در راستای اهداف و راهبردهای شرکتهای بیمه استفاده شود.
مقاله علمی
ارزیابی خسارت در رشته های بیمه
صدیقه شمس؛ مریم اثنی عشری؛ محبوبه پیاده کوهسار
چکیده
پیشینه و اهداف: برآورد ذخیرة خسارتهای معوق براساس پیشبینی مبلغ نهایی خسارتهایی است که هنوز تسویه نشده است و بیمهگر متعهد به پرداخت آن است. در رویکرد سطح خرد، میزان هر خسارت تسویهنشده بهطور جداگانه برآورد میشود. در این راستا، مدتزمان تسویة هر خسارت متغیر مهمی است، زیرا تسویة خسارات بزرگ معمولا بیشتر طول میکشد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برآورد ذخیرة خسارتهای معوق براساس پیشبینی مبلغ نهایی خسارتهایی است که هنوز تسویه نشده است و بیمهگر متعهد به پرداخت آن است. در رویکرد سطح خرد، میزان هر خسارت تسویهنشده بهطور جداگانه برآورد میشود. در این راستا، مدتزمان تسویة هر خسارت متغیر مهمی است، زیرا تسویة خسارات بزرگ معمولا بیشتر طول میکشد و ممکن است در دورة مالی مربوطه پرداخت نشود. تسویه نشدن مطالبات ممکن است بهدلیل گزارش نشدن بهموقع، حجم بالای پروندهها و یا عوارض قانونی باشد. ازاینرو، ممکن است دادههای سانسورشده نیز وجود داشته باشند. ما در این مقاله از رویکرد تابع مفصل برای مدلسازی ساختار وابستگی متغیرهای مدتزمان پرداخت خسارت و مبلغ خسارت، استفاده میکنیم.روششناسی: در این تحقیق، با رویکرد سطح خرد، میزان هر خسارت تسویهنشده بهطور جداگانه برآورد میشود. برای این منظور، مدتزمان تسویة هر خسارت بهعنوان متغیر وابسته به میزان خسارت در نظر گرفته میشود. براساس مدلسازی ساختار وابستگی بین مبلغ خسارت و مدت تسویه با استفاده از تابع مفصل، و همچنین با استفاده از ویژگیهای کلی خسارتها بهعنوان متغیرهای پیشبینیکننده، هر خسارت تسویهنشده برآورد میشود. مدلسازی جداگانة توزیعهای حاشیهای مبلغ خسارت و مدت تسویه براساس متغیرهای کمکی، رفتار تصادفی هریک از آنها را توضیح میدهد. در رویکرد تابع مفصل ساختار وابستگی متغیرها را میتوان جدا از توزیعهای حاشیهای آنها در نظر گرفت. با انتخاب یا ساخت تابع مفصل قابل قبول و مناسب با ساختار وابستگی مبلغ خسارت و مدتزمان تسویة آن، و لحاظ کردن ویژگیهای خاص و شرایط تورم، میتوان میزان هرخسارت پرداختنشدهای را با دقت بیشتری تخمین زد. در این تحقیق از شبیهسازی برای ارزیابی صحت برآورد و اعتبار مدل پیشنهادی استفاده میشود.یافتهها: روش پیشنهادی برای مجموعه دادههای یکی از شرکتهای بیمه مربوط به موارد اعلامی ناشی از مسئولیت حرفهای کارفرما در ٨ سال که شامل مطالبات پرداختنشده نیز هستند، اجرا میشود. برای ارزیابی خطای برآورد میزان ذخیرة معوق با این روش در این مجموعه داده، از بین دادههایی که مبلغ خسارت آنها معلوم است و تسویه شدهاند به تعداد 1000 بار نمونهگیری شده و هر بار تعدادی مشابه تعداد واقعی سانسورشده، مقادیر معلوم سانسور میشوند و ذخیرة معوق آنها برآورد میشود. سپس خطای برآورد با معیارهایی که در این مقاله آمده، محاسبه شده است. در نهایت مشاهده میشود که یافتهها ازدقت خوبی برخوردارند.نتیجهگیری: در مقاله دیده میشود که تابع مفصل انتخابشده نتایج قابل قبولی برای برآورد ذخیرة خسارتهای معوق داشته است.