مقاله پژوهشی
اقتصاد مالی/ بیمه
فریناز آقایی؛ محمدعلی اقبالی؛ مرتضی راستی برزکی
چکیده
پیشینه و اهداف: همکاری میان دولت و شرکتهای بیمه بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات در بهینهسازی خدمات بیمهای و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی مطرح است. تصمیمات کلیدی مانند قیمتگذاری، اعمال تخفیف و سطح خدمتدهی میتواند نقشی اساسی در سودآوری شرکتهای بیمه، رضایتمندی مشتریان و منافع دولت ایفا کند. با وجود تحقیقات پیشین در زمینة ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: همکاری میان دولت و شرکتهای بیمه بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات در بهینهسازی خدمات بیمهای و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی مطرح است. تصمیمات کلیدی مانند قیمتگذاری، اعمال تخفیف و سطح خدمتدهی میتواند نقشی اساسی در سودآوری شرکتهای بیمه، رضایتمندی مشتریان و منافع دولت ایفا کند. با وجود تحقیقات پیشین در زمینة ساختارهای همکاری و بازیهای اقتصادی، مطالعات کمتری به مقایسة ساختار بازی نش و بازی استکلبرگ در تصمیمگیریهای مشترک میان دولت و شرکتهای بیمه پرداختهاند. هدف این مطالعه بررسی این همکاری در چهارچوب بازیهای اقتصادی و تعیین میزان بهینة تخفیف و قیمتگذاری برای افزایش سودآوری و رضایتمندی مشتریان است.روششناسی: این مطالعه با استفاده از رویکرد استنتاج پسرو انجام شد. ابتدا مسئلة شرکتهای بیمه با فرض تصمیمگیری همزمان و مستقل در قالب بازی نش تحلیل شد. سپس نتایج حاصل بهعنوان ورودی در ساختار بازی استکلبرگ میان دولت و شرکتهای بیمه استفاده شد. جامعة پژوهش شامل دو شرکت بیمه در تعامل با دولت است که با تصمیمگیری دربارة قیمتگذاری، تخفیف و سطح خدمتدهی مواجهاند. دادهها با استفاده از مدلهای ریاضی و تحلیلهای نظری در بازیهای اقتصادی جمعآوری و پردازش شدند. ابزارهای محاسباتی شامل تحلیلهای عددی برای بررسی سود بهینه و میزان رضایتمندی مشتریان بود.یافتهها: نتایج نشان داد که در ساختار بازی نش، شرکتها بهدنبال به حداکثر رساندن سود خود بهصورت مستقل هستند، درحالیکه در بازی استکلبرگ، هماهنگی میان دولت و شرکتهای بیمه به نتایج بهتری منجر میشود. بهینهسازی میزان تخفیف در بازی استکلبرگ باعث افزایش سود شرکتهای بیمه و دولت شد. محاسبات نشان داد که با هماهنگی بیشتر، میتوان قیمت تمامشدة بیمهنامهها را کاهش داد که این امر به افزایش سطح رضایتمندی مشتریان منجر شد.نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که همکاری و هماهنگی میان دولت و شرکتهای بیمه از طریق ساختار بازی استکلبرگ میتواند به نتایج بهینهتری نسبت به تصمیمگیریهای مستقل در بازی نش منجر شود. بهکارگیری تخفیف بهینه نهتنها سود طرفین (دولت و شرکتهای بیمه) را افزایش میدهد، بلکه موجب افزایش رضایتمندی مشتریان از قیمت خدمات بیمهای میشود. پیشنهاد میشود در سیاستگذاریهای کلان بیمهای، توجه بیشتری به ساختارهای هماهنگی و تخفیف بهینه شود. از محدودیتهای پژوهش میتوان به نبود دادههای واقعی در برخی از مراحل اشاره کرد که میتواند در مطالعات آتی تکمیل شود.
مقاله پژوهشی
آیندهپژوهی در صنعت بیمه
محمد حسین زاده؛ مژگان صفا؛ محمد حسن ملکی؛ سید عباس برهانی
چکیده
پیشینه و اهداف:صنعت بیمه بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظام مالی هر کشور، نقشی حیاتی در تضمین پایداری اقتصادی، کاهش ریسکهای پیشبینیناپذیر و حمایت از سرمایهگذاریهای فردی و جمعی ایفا میکند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی، تحلیل و اولویتبندی پیشرانهای کلیدی مؤثر بر آیندة صنعت بیمه ایران با تمرکز بر فرصتها و چالشهای بالقوه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:صنعت بیمه بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظام مالی هر کشور، نقشی حیاتی در تضمین پایداری اقتصادی، کاهش ریسکهای پیشبینیناپذیر و حمایت از سرمایهگذاریهای فردی و جمعی ایفا میکند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی، تحلیل و اولویتبندی پیشرانهای کلیدی مؤثر بر آیندة صنعت بیمه ایران با تمرکز بر فرصتها و چالشهای بالقوه بوده است تا از این طریق، تصویری مبتنی بر شواهد از روندهای شکلدهندة آینده این صنعت ترسیم شود.روششناسی: رویکرد پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روششناسی، کمّی و آیندهنگرانه است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از ترکیبی از دو روش کمّی شامل دلفی فازی و روش تصمیمگیری چندمعیارة مارکوس استفاده شده است. این پژوهش در سه مرحلة متوالی طراحی و اجرا شد.یافتهها: در مرحلة نخست، با استفاده از مرور مطالعات پیشین، تحلیل گزارشهای صنعت بیمه و انجام مصاحبههای ساختارمند با خبرگان، فهرستی اولیه از پیشرانهای مؤثر بر آیندة صنعت بیمه تهیه شد. در این مرحله، ۳۳ پیشران شناسایی شد که در قالب هفت دستة اصلی شامل پیشرانهای اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، فناورانه، زیستمحیطی، قانونی، حکمرانی و ساختاری طبقهبندی شدند. در مرحلة دوم، برای غربالگری این پیشرانها و شناسایی موارد کلیدی، از روش دلفی فازی استفاده شد. به این منظور، پرسشنامهای با بهرهگیری از منطق فازی طراحی و در اختیار گروهی از خبرگان قرار گرفت. پس از تحلیل دادههای فازی حاصل از نظرات خبرگان، از میان ۳۳ پیشران اولیه، ۸ پیشران بهعنوان کلیدیترین عوامل مؤثر بر آیندة صنعت بیمه شناسایی شدند که هم از نظر میزان تأثیرگذاری در سطح بالایی قرار داشتند و هم با عدم قطعیت قابل توجهی همراه بودند. در مرحلة نهایی، این ۸ پیشران با استفاده از روش مارکوس بهطور دقیقتری ارزیابی شدند تا براساس معیارهای چندگانه، رتبهبندی و اولویتبندی شوند. نتایج تحلیلها نشان داد که چهار پیشران از بالاترین اولویت برخوردارند: نخست، الگوهای همکاری میان شرکتهای بیمه و اینشورتکها که میتوانند بهواسطة همافزایی قابلیتهای فناورانه و منابع سنتی، نوآوری و بهرهوری را در صنعت بیمه افزایش دهند؛ دوم، سطح بهرهبرداری از کلانداده و تحلیلهای دادهمحور در تصمیمسازیها و طراحی محصولات بیمهای؛ سوم، نفوذ فناوریهای نوظهور نسل چهارم مانند اینترنت اشیاء در زندگی روزمره و فرایندهای کسبوکار که به تحول در ارزیابی ریسک، قیمتگذاری و خدمات پس از فروش منجر میشود؛ و چهارم، سیاستها و چهارچوبهای رگولاتوری در حوزة فناوری که نقش تعیینکنندهای در تسهیل یا مانعسازی روندهای نوآوری دارند.نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، پیشنهادهای کاربردی متعددی برای بهرهبرداری از فرصتهای پیش رو و مقابله با چالشهای احتمالی ارائه شد. از جملة این پیشنهادها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: توسعة بسترهای همکاری مشترک بین شرکتهای بیمة سنتی و اینشورتکها بهمنظور ارتقای نوآوری و چابکی، سرمایهگذاری مؤثر در زیرساختهای فناوری اطلاعات و تحلیل پیشرفته دادهها، تدوین و اجرای سیاستهای آموزشی برای ارتقای سواد دیجیتال بیمهگذاران و کارکنان، و بازنگری در قوانین و مقررات بهگونهای که ضمن حمایت از نوآوریهای فناورانه، حقوق و منافع بیمهگذاران نیز حفظ شود.
مقاله پژوهشی
ریاضیات مالی/ کاربردی
اسماء حمزه؛ محمدجواد نجفی آرانی
چکیده
پیشینه و اهداف: تقلب در صنعت بیمه یکی از مشکلات رایج در این حوزه است که موجب خسارات سنگینی، چه بهلحاظ منافع مادی و چه بهلحاظ اعتماد عمومی در این صنعت میشود. مؤسسات مالی و پولی بهشدت در پی شناخت دقیق فعالیتهای کلاهبرداران و متقلبان هستند. این امر بهدلیل اثر مستقیم آن بر خدمترسانی به مشتریان مؤسسات، به کاهش هزینههای عملیاتی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تقلب در صنعت بیمه یکی از مشکلات رایج در این حوزه است که موجب خسارات سنگینی، چه بهلحاظ منافع مادی و چه بهلحاظ اعتماد عمومی در این صنعت میشود. مؤسسات مالی و پولی بهشدت در پی شناخت دقیق فعالیتهای کلاهبرداران و متقلبان هستند. این امر بهدلیل اثر مستقیم آن بر خدمترسانی به مشتریان مؤسسات، به کاهش هزینههای عملیاتی، جلب اعتماد سایر بیمهگذاران و حفظ و ارتقای سهم بازار بیمهگران بهعنوان ارائهدهندگان خدمات مالی قابل اطمینان منجر خواهد شد. یکی از رایجترین تخلفات، تقلبهای سازمانیافته و فرصتطلبانه در بیمة خودرو است. تصادفات عمدی بهویژه در قالب گروهی، صدمه دیدن افراد توسط وسیلة نقلیه یا صحنهسازی از جمله تقلبهای رایج در این حوزه هستند. هدف این مقاله معرفی مدل ریاضی مبتنی بر نظریة گراف (شبکه) برای شناسایی خوشههای مشکوک برای تقلبهای سازمانیافته است.روششناسی: یکی از روشهایی که برای شناسایی تقلب کاربرد دارد، تحلیل شبکه است. در تحلیل شبکه ارتباطات بین افراد و شخصیتهای حقیقی و حقوقی مختلف ارزیابی و ابعاد جدیدی از این ارتباطات شناسایی میشود. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از نظریة گراف، شبکهای به نام شبکة تصادفات معرفی میشود. سپس نشان داده میشود که شبکة حاصل از تصادفات خودروها یک فرایند تصادفی است. سپس در شبکة ساختهشده از تصادفات، مجموعه خودروهای مشکوک که در این ساختار تصادفی ایجاد نظم میکنند، با معرفی یک الگوریتم شناسایی میشوند.یافتهها: این فرایند باعث تخصیص یک برچسب از نظر متقلب بودن یا نبودن به هر تصادف و به هر فرد میشود. با توجه به ساختار الگوریتم و پیچیدگی آن میتوان نتیجه گرفت الگوریتم پیشنهادی بهسادگی قادر به تحلیل دادههای بسیار زیاد است.نتیجهگیری: بررسی این موضوع موجب میشود که بیمهگر بتواند وابسته به برچسب هر فرد یا تصادف، سیاستگذاریهای متفاوتی را برای برخورد با متخلفان اتخاذ کند تا بتواند در جهت کاهش زیان مالی و افزایش اعتماد عمومی گام بردارد.
مقاله پژوهشی
حسابداری شرکتهای بیمه و استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی
طوبی حقیقت؛ مهناز ملانظری
چکیده
پیشینه و اهداف: استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی[1] برای افزایش شفافیت و ثبات مالی در بازارهای جهانی وضع شدهاند. صنعت بیمه تاکنون استاندارد یکپارچهای نداشته است و این باعث دشواری در مقایسة گزارشهای مالی میشود. پژوهشهای پیشین بیشتر به چالشهای پیادهسازی ابگم 17 پرداختهاند، اما پژوهشی جامع دربارة آثار استاندارد بر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی[1] برای افزایش شفافیت و ثبات مالی در بازارهای جهانی وضع شدهاند. صنعت بیمه تاکنون استاندارد یکپارچهای نداشته است و این باعث دشواری در مقایسة گزارشهای مالی میشود. پژوهشهای پیشین بیشتر به چالشهای پیادهسازی ابگم 17 پرداختهاند، اما پژوهشی جامع دربارة آثار استاندارد بر صورتهای مالی وجود ندارد. هدف این پژوهش تحلیل تأثیرات ابگم 17 بر اقلام صورتهای مالی شرکتهای بیمة ایرانی و بررسی هزینههای ناشی از اجرای آن است.روششناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی است. دو جلسة گروه کانونی در بیمة مرکزی جمهوری ا.ا و انجمن حرفهای صنعت بیمه با حضور متخصصان این صنعت تشکیل و ابگم 17 بررسی شد. از طریق شناسایی افراد خبره از جلسات یادشده، زمینة مصاحبه فراهم شد. ازاینرو، مشارکتکنندگان (نمونه) شامل متخصصان صنعت بیمه از جمله مدیران عامل، مدیران کل، مدیران حسابداری، اعضای هیئت مدیره و اکچوئرهای شرکتهای بیمه هستند که بهطور هدفمند انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با تعداد 23 نفر مشارکتکننده جمعآوری و با روش تحلیل محتوای متون؛ روش تحلیل مضمون تحلیل شد.یافتهها: در این پژوهش، تحلیل محتوای دادهها نشان میدهد که شفافیت گزارشگری مالی یکی از مضامین اصلی است که از طریق شناسایی دقیق درآمدها، اندازهگیری تعهدات با ارزش منصفانه، و افشای جریانهای نقدی و ذخایر مالی، موجب افزایش قابلیت مقایسه و اعتماد سرمایهگذاران میشود. سایر مضامین شامل بهبود مدیریت ریسک با شناسایی قراردادهای زیانبار، تخصیص مناسب ذخایر و استفاده از نرخهای تنزیل بهروز است که به پایداری مالی و رقابتپذیری شرکتها کمک میکند. در مقابل، چالشهایی مانند هزینههای زیرساختی، نیاز به فنّاوری پیشرفته و مقاومت در برابر تغییرات، موانع مهمی در اجرای استاندارد هستند. بااینحال، تغییرات ساختاری همچون کاهش نوسانات سود و زیان و تسهیل تصمیمگیریهای مالی، نشان میدهد که این استاندارد میتواند در بلندمدت به ارتقای جایگاه شرکتهای بیمه در بازارهای جهانی بینجامد.نتیجهگیری: اجرای ابگم 17 در صنعت بیمه، میتواند مانند یک تحول بزرگ در نحوة گزارشگری مالی شرکتهای بیمه باشد. نتایج حاکی از آن است که پیادهسازی ابگم 17 در صنعت بیمه تغییرات اساسی در شناسایی درآمد، مدیریت ذخایر، ارزیابی قراردادهای زیانبار، شفافیت مالی، مدلهای اندازهگیری و افشا در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی ایجاد میکند. این استاندارد باعث کاهش نوسانات سود و زیان، بهبود دقت اندازهگیری تعهدات بیمهای و مدیریت ریسک میشود. همچنین، پیادهسازی آن به تغییر در ارزش منصفانه تعهدات، تعدیل ریسک و نرخهای تنزیل منجر میشود. هزینههای ناشی از اجرای این استاندارد نشان میدهد که مقاومت در برابر تغییر از جمله موانعی است که ممکن است مسیر اجرا را پیچیده کند. بااینحال، مزایای بلندمدت این استاندارد مانند بهبود شفافیت مالی، توانایی مدیریت ریسک بهتر و افزایش رقابتپذیری در سطح بینالمللی، بهطور چشمگیری بر مسائل موجود غلبه خواهد کرد و باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی و افزایش اعتماد سرمایهگذاران خواهد شد. در نهایت، موفقیت در پیادهسازی ابگم 17 نیازمند برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری در زیرساختهای مناسب، آموزش نیروی انسانی و حمایت نهاد ناظر است. اگر این گامها بهدرستی برداشته شوند، استاندارد میتواند فرصت مناسبی را برای بهبود کیفیت گزارشگری مالی و تقویت جایگاه شرکتهای بیمه در بازارهای جهانی فراهم کند.
مقاله پژوهشی
آیندهپژوهی در صنعت بیمه
مهدی غلامی زارع؛ امیر منصور طهرانچیان؛ احمد جعفری صمیمی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف اکتشاف و تبیین عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر عملکرد صنعت بیمة ایران صورت گرفته است.روششناسی: پژوهش حاضر براساس دادههای فصلی (1390-1401) صورت گرفته است. جامعة آماری پژوهش تمامی شرکتهای پذیرفتهشدة بورس بهادار ایران است. برآورد میزان شدت اثر هرکدام از عوامل مؤثر بر عملکرد صنعت بیمه، با استفاده از ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف اکتشاف و تبیین عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر عملکرد صنعت بیمة ایران صورت گرفته است.روششناسی: پژوهش حاضر براساس دادههای فصلی (1390-1401) صورت گرفته است. جامعة آماری پژوهش تمامی شرکتهای پذیرفتهشدة بورس بهادار ایران است. برآورد میزان شدت اثر هرکدام از عوامل مؤثر بر عملکرد صنعت بیمه، با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (svar) از طریق نرمافزار EViews12 انجام گرفته است.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که شوک مخارج دولت ابتدا باعث افزایش 0.2 درصدی سودآوری تا دورة دوم میشود، سپس در دورة سوم تعدیل و از دورة چهارم تا هفتم مثبت باقی میماند، اما پس از آن خنثی میشود. شوک عرضة پول و نرخ بیکاری تأثیری نوسانی و خنثی بر سودآوری دارند. تغییرات رشد اقتصادی نیز اثری نوسانی و کاهنده فزاینده دارد و در نهایت خنثی میشود. تغییرات تورم تقریباً خنثی است، درحالیکه تغییرات درآمد مالیاتی و نرخ ارز آثار نوسانی دارند. تجزیة واریانس نشان میدهد که در کوتاهمدت شوک درآمد مالیاتی 23 درصد و در بلندمدت شوک مخارج دولت 30 درصد تغییرات سودآوری را توضیح میدهند. شوک رشد اقتصادی نیز در میانمدت و بلندمدت حدود 12 درصد تغییرات سودآوری را تبیین میکند.نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، پیشنهاد میشود سیاستگذاران در هزینههای دولتی رویکردی متعادل اتخاذ کنند، زیرا شوکهای هزینههای دولتی ابتدا سودآوری بیمهها را افزایش میدهد، اما در بلندمدت بیاثر میشود. افزایشهای کوتاهمدت مفید است، اما ثبات بلندمدت نیاز به سیاستهای مالی پایدار دارد. تغییرات عرضة پول تأثیر نوسانی و کمی بر سودآوری دارد، لذا ثبات در سیاستهای پولی و نرخ بهره برای صنعت بیمه ضروری است. شوکهای نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در کوتاهمدت تأثیر مثبت دارند، اما در بلندمدت بیاثر یا نوسانی هستند. کنترل تورم برای حفظ ثبات قیمتها مهم است، و تغییرات درآمد مالیاتی نیز بهویژه در کوتاهمدت بر سودآوری تأثیرگذار است. شوکهای نرخ ارز متغیرند و شرکتهای بیمه باید مدیریت ریسک ارزی را تقویت کنند. در نهایت، مدیریت مالی داخلی برای سودآوری بلندمدت اهمیت دارد و باید با استفاده از آموزشهای مناسب بهبود یابد.
مقاله پژوهشی
حقوق بیمه
محمد تقی رفیعی؛ ریحانه نجارزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: در عرصة پیچیدة روابط حقوقی، تعهدات متقابل میان افراد همواره کانون توجه حقوقدانان بوده است. یکی از این تعهدات که در گذر زمان دستخوش دگرگونیهای عمیقی شده، تکلیف بیمهگذار به کاهش خسارت است. این تکلیف، ریشه در اصولی چون حسن نیت و لزوم همکاری طرفین در قرارداد بیمه دارد. در ابتدا ماهیتی اختیاری و قراردادی داشت و صرفاً ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در عرصة پیچیدة روابط حقوقی، تعهدات متقابل میان افراد همواره کانون توجه حقوقدانان بوده است. یکی از این تعهدات که در گذر زمان دستخوش دگرگونیهای عمیقی شده، تکلیف بیمهگذار به کاهش خسارت است. این تکلیف، ریشه در اصولی چون حسن نیت و لزوم همکاری طرفین در قرارداد بیمه دارد. در ابتدا ماهیتی اختیاری و قراردادی داشت و صرفاً در برخی رشتههای بیمه، مانند بیمة حملونقل دریایی، مورد توجه قرار میگرفت. اما تحولات اقتصادی و اجتماعی، از جمله افزایش هزینههای بیمه و لزوم حفظ منابع مالی شرکتهای بیمه، این تکلیف را از یک تعهد قراردادی به یک تکلیف ضمنی و لازمالاجرا در تمامی شاخههای بیمه تبدیل کرده است. این دگرگونی نهتنها بر مناسبات میان بیمهگر و بیمهگذار تأثیر گذاشته، بلکه بهعنوان یک رکن اساسی در قراردادهای بیمه پذیرفته شده و به افزایش بهرهوری صنعت بیمه و تجارت جهانی کمک شایان توجهی کرده است. هدف اصلی این تحقیق، پاسخ به این پرسش بنیادین است که تکلیف بیمهگذار به کاهش خسارت چه آثار و ضمانت اجراهایی بر روابط بیمهگر و بیمهگذار بر جای میگذارد؟ شناخت دقیق این تکلیف برای تصمیمگیران در ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه نداشتن آگاهی کافی از آن میتواند به بیاعتنایی و در نهایت به افزایش ریسک تجارت و کاهش سرمایهگذاریها منجر شود. قاعدهمندسازی این تکلیف و درج صحیح آن در اسناد نمونه و پیشنویس قراردادها میتواند در رشد صنعت بیمه و کمک به سرمایهگذاریهای تجاری نقش مؤثری ایفا کند.روششناسی: این پژوهش از رویکرد تحلیلی– توصیفی تکالیف بیمهگر و بیمهگذار را در نظام حقوقی ایران و برخی دیگر از کشورها بررسی میکند گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانهای بوده و به آرای قضایی و موارد مصداقی و میدانی نیز توجه شده است.یافتهها: بررسیهای این پژوهش نشان میدهد که تکلیف بیمهگذار به کاهش خسارت از یک حق اختیاری به یک وظیفة قانونی تکامل یافته است. حق بازپرداخت هزینههای کاهش خسارت، اصلیترین حق بیمهگذار پس از اجرای تکلیف است. این حق در عمل، چه بهصورت ضمنی و چه صریح در بیمهنامهها به رسمیت شناخته میشود. در صورت وجود چند بیمهنامه، هر بیمهگر به نسبت سهم خود در منافع کاهش خسارت، مسئول بازپرداخت است.نتیجهگیری: در نهایت، با جمعبندی مطالب و تحلیل یافتههای پژوهش، به این نتیجه میرسیم که تکلیف بیمهگذار به کاهش خسارت، امروزه بهعنوان یکی از ارکان اساسی در قراردادهای بیمه پذیرفته شده و شرطی لازم برای استحقاق بیمهگذار به جبران خسارت است. عدم رعایت این تکلیف میتواند به کاهش یا حتی زوال مسئولیت بیمهگر در جبران خسارت منجر شود. این تکلیف نهتنها به حفظ منافع بیمهگر کمک میکند، بلکه با تشویق بیمهگذار به اقدامات معقول برای دفع و رفع خطر، به افزایش بهرهوری صنعت بیمه و کاهش زیانهای غیرضروری و دامنهدار کمک میکند. در حوزة تجارت بیتوجهی به این تکلیف بر ریسک تجارت، از حملونقل تا پروژههای مهندسی میافزاید و به ضررهای هنگفت به اقتصاد و کاهش سرمایهگذاری منجر میشود. بنابراین، شناخت و اعمال صحیح این تکلیف، گامی اساسی در جهت توسعه و پایداری صنعت بیمه و حمایت از فعالیتهای تجاری در کشور خواهد بود.