مقاله علمی
علیرضا پویا؛ داود فاضل ترشیزی
چکیده
هدف: امروزه در صنعت بیمه، ایفای نقش مشتری از دنبالهروی ارائهکنندگان خدمت به هدایتگر خدمتدهندگان بدل گشته است بنابراین باتوجه به تفاوت در سودآوری، نوع خرید، وفاداری، ریسک، بُعد رفتاری و جمعیت شناختی مشتریان در پی ایجاد مرزبندی قابل توجهای بین آنها با استفاده از رویکرد بخشبندی مشتریان میباشیم تا با شناخت ویژگیهای هریک ...
بیشتر
هدف: امروزه در صنعت بیمه، ایفای نقش مشتری از دنبالهروی ارائهکنندگان خدمت به هدایتگر خدمتدهندگان بدل گشته است بنابراین باتوجه به تفاوت در سودآوری، نوع خرید، وفاداری، ریسک، بُعد رفتاری و جمعیت شناختی مشتریان در پی ایجاد مرزبندی قابل توجهای بین آنها با استفاده از رویکرد بخشبندی مشتریان میباشیم تا با شناخت ویژگیهای هریک از این گروههای مختلف، افزایش قدرت رقابتی و موفقیت فعالان این حوزه فراهم گردد.روششناسی: در این پژوهش بخشبندی مشتریان یک شرکت بیمه با استفاده از روش خوشهبندی دو مرحلهای با الگوریتم تحلیل کلاستر مقیاسپذیر باتوجه به قابلیت این روش در تحلیل همزمان متغیرهای پیوسته و طبقهای، انجام گردید. الگوهای حاکم در گروهبندی مشتریان شناسایی و سپس از تحلیل تشخیصی برای اعتبارسنجی خوشهبندی استفاده شد.یافتهها: باتوجه به تأثیر شاخصهای تعیینشده مشتریان در شش خوشه دستهبندی شدند. از بین شاخصهای مورد بررسی متغیرهای میزان تخفیف ارائهشده، سودآوری، ضریب خسارت، حجم و تعداد بیمهنامه خریداری شده به ترتیب بیشترین نقش را در جداسازی خوشهها از هم داشتند. از نظر متغیر سودآوری تمامی خوشهها با یکدیگر متفاوت میباشند. از نظر شیوه جذب خوشه بدحسابها با رهگذران و نورچشمیها با خوشههای خوشحسابها متفاوت است.نتیجهگیری: شرکتهای بیمه میتوانند با بهرهگیری از تکنیک بخشبندی مشتریان براساس معیارهای پیشنهادی این مقاله و شناسایی ویژگیهای آنها، شناسایی جایگاه هریک از گروهها در سود یا زیان شرکت، پیشبینی و ترسیم الگوی رفتاری مشتریان بالقوه و آتی با ویژگیهای مشابه، همچنین تعیین بازار هدف و استراتژی بازاریابی مناسب توان رقابتی خود را نسبت به سایر رقبا افزایش دهند.
مقاله علمی
آمنه خدیور؛ فاطمه فیروزی؛ لیلی نیاکان
چکیده
هدف: امروزه سازمانها برای بهبود فعالیتهای خود به رویکردهای فرایند محور روی آوردهاند. شناخت و اصلاح فرایندها در سازمانها به دلیل صرفهجویی در زمان و کاهش هزینه ضروری میباشد. مدیریت فرایند و مدیریت ریسک بنگاه و بررسی انطباق با قواعد از چالشهای اصلی سازمانهای فرایندمحور امروزی بهخصوص شرکتهای بیمه است. امروزه، بیمه ...
بیشتر
هدف: امروزه سازمانها برای بهبود فعالیتهای خود به رویکردهای فرایند محور روی آوردهاند. شناخت و اصلاح فرایندها در سازمانها به دلیل صرفهجویی در زمان و کاهش هزینه ضروری میباشد. مدیریت فرایند و مدیریت ریسک بنگاه و بررسی انطباق با قواعد از چالشهای اصلی سازمانهای فرایندمحور امروزی بهخصوص شرکتهای بیمه است. امروزه، بیمه موجب پیشرفتهای شگرفی در جامعه ما شده است. در این بین تکنیک فرایندکاوی به شرکتهای بیمهای در شناسایی فرایند موجود و درک به موقع میزان عدم انطباق فرایندهای عملیاتی با قواعد سازمان کمک میکند.روششناسی: این پژوهش هدف دارد با استفاده از تکنیکهای فرایندکاوی از طریق متدولوژی ساختاریافته پیادهسازی پروژههای فرایندکاوی (PMPM)[1] به شناسایی فرایند موجود و درک به موقع میزان عدم انطباق با قواعد سازمان بپردازد. این مطالعه در یکی از شرکتهای فعال بیمه کشور برای فرایندهای انتخابی آن مجموعه پیاده شده است.یافتهها: در این پژوهش با استفاده از نگاره رویدادهای[2] ثبت شده در سیستمهای اطلاعاتی سازمان، شمایی از فرایند به دست آمده است. سپس با استفاده از نرمافزار پرام فرایندهای سازمانی تجزیه وتحلیل شده، توالی فعالیتهای مربوط به فرایند با در نظر گرفتن قواعد کسبوکار منتخب، مورد بررسی قرار گرفتهاند و درنهایت پیشنهاداتی جهت اصلاح فرایندها ارائه شده است.نتیجهگیری: در این مطالعه موردی بینشهای جدیدی که میتواند برای دیگر متخصصان در کاربرد فرایندکاوی در حوزه مالی مفید باشد ارائه شده است. این رویکرد میتواند در کنار رویکردهای لایه کنترل نظارت و بهبود عملکرد سیستم اطلاعاتی و کاهش ریسک عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد. چراکه میتواند با ارائه تحلیل فرایندی بهموقع مبتنی بر قواعد بینشی مفید برای سازمان بههمراه آورد.
مقاله علمی
اباذر حلم زاده؛ کریم حمدی؛ کامبیز حیدرزاده هنزایی
چکیده
هدف: در سالهای اخیر، در صنعت بیمه تلاش زیادی صورت گرفته تا سهم پورتفوی بیمههای عمر کشور افزایش یابد. در حال حاضر این سهم در مقایسه با آمارهای جهانی ناچیز است و از همین میزان نیز هرساله درصدی بازخرید میشوند. باتوجه به اینکه تحقیقات صورت گرفته در زمینه بیمه عمر همگی نگاهی پسنگر داشتهاند و هیچ یک به دنبال پیشبینی این رفتار ...
بیشتر
هدف: در سالهای اخیر، در صنعت بیمه تلاش زیادی صورت گرفته تا سهم پورتفوی بیمههای عمر کشور افزایش یابد. در حال حاضر این سهم در مقایسه با آمارهای جهانی ناچیز است و از همین میزان نیز هرساله درصدی بازخرید میشوند. باتوجه به اینکه تحقیقات صورت گرفته در زمینه بیمه عمر همگی نگاهی پسنگر داشتهاند و هیچ یک به دنبال پیشبینی این رفتار در مشتریان نبودهاند، هدف این تحقیق این است که گرایش افراد به بازخرید بیمههای عمر را، به وسیله متغیرهای مستقل تقدیرگرایی، سرمایه اجتماعی، آگاهی از مزایای بیمه عمر، ارزشمندی مزایای بیمه عمر برای فرد، احساس امنیت سیاسی، احساس امنیت اقتصادی، احساس امنیت شغلی و متغیرهای زمینهای بسنجد و در نتیجه رفتار بازخرید در بیمهگذاران عمر را بیازماید.روش شناسی :روش مورد استفاده در این تحقیق، آزمونهای همبستگی و رگرسیون است.یافتهها : طبق یافتههای این تحقیق که روی نمونهی 400 نفری از بیمهگذاران عمر شرکت بیمه کارآفرین در سالهای 1390 تا 1395 انجام شده، فقط میان سرمایه اجتماعی با گرایش به بازخرید رابطه مستقیم وجود دارد و سایر روابط معکوس است. همچنین، فرضیه وجود رابطه معکوس میان گرایش به بازخرید با امنیت اقتصادی رد شد. از بین متغیرهای زمینهای، میزان تحصیلات قویترین رابطه را با گرایش به بازخرید دارد که این رابطه نیز معکوس است. به علاوه، طبق نتایج آزمون رگرسیون، از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر تقدیرگرایی در گرایش به بازخرید بیمههای عمر از بیشترین قدرت برخوردار است و پس از آن، به ترتیب ارزشمندی مزایای بیمه عمر و احساس امنیت سیاسی در رتبههای بعدی قرار دارند. متغیرهای امید به آینده و احساس امنیت اقتصادی، از کمترین اثر کل برخوردارند و قدرت تبیینکنندگی کمتری نسبت به دیگر متغیرها دارند.نتیجهگیری: بنابراین، با توجه به اهمیت شاخص ارزشمندی مزایای بیمه عمر، بیمهگران و فروشندگان بیمههای عمر بایدحداکثر تلاش خود را برای فهماندن مزایای واقعی پوشش بیمه عمر، به مشتری یا بیمهگذار بیمه عمر انجام دهند.
مقاله علمی
شاهین طیار؛ سید محسن علامه؛ سید علی سیادت
چکیده
هدف: اکتشاف و تبیین رفتارهای مشاهدهپذیر فرهنگ پشتیبان برنامههای جانشینپروری در صنعت بیمه ایرانروششناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روششناسی آمیخته با رویکرد توصیفی- اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه، و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان شعب مرکزی شرکتهای بیمه بوده است. نمونه ...
بیشتر
هدف: اکتشاف و تبیین رفتارهای مشاهدهپذیر فرهنگ پشتیبان برنامههای جانشینپروری در صنعت بیمه ایرانروششناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روششناسی آمیخته با رویکرد توصیفی- اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه، و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان شعب مرکزی شرکتهای بیمه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی به تعداد 13 نفر به حد اشباع رسید و در بخش کمی به روش طبقهای تصادفی به تعداد 284 نفر انتخاب گردیده است. ابزار جمعآوری دادهها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 33 سوالی محقق ساخته بوده که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (893/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و دادههای کمی به روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است.یافتهها: الگوهای رفتاری فرهنگ جانشینپرور شامل رفتارهای مشاهدهپذیر محتوایی و ساختاری میباشند. همچنین در بین رفتارهای مشاهدهپذیر فرهنگ، پیادهسازی برنامههای جانشینپروری (با بار عاملی 649/0)، مدیریت تغییر و تحول جانشینپرور (با بار عاملی 595/0) و مدیریت شایستگیها (با بار عاملی 585/0) بیشترین حمایت را از مدل اندازهگیری داشتهاند.نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، یکی از رفتارهای مشاهدهپذیر اصلی فرهنگ برای پشتیبانی از برنامههای جانشینپروری در صنعت بیمه، رفتارهای محتوایی میباشد که شامل؛ رفتارهای انگیزشی جانشینپروری، ارتباطات سازمانی یکپارچه و متعهدانه، رهبری تحولآفرین مبتنی بر مشارکت، مدیریت تغییر و تحول جانشینپرور میشود. همچنین سایر یافتههای این پژوهش نشان داد که رفتارهای ساختارگرایانه نیز یکی دیگر از رفتارهای مشاهدهپذیر فرهنگ برای پشتیبانی از برنامههای جانشینپروری در صنعت بیمه است که شامل؛ قوانین و مقررات تسهیلگر، ساختار سازمانی چابک، مدیریت شایستگیها، مدیریت راهبردی سرمایه انسانی، پیادهسازی برنامههای جانشینپروری، توانمندسازی مبتنی بر آموزش و مدیریت دانش، و مدیریت عملکرد مبتنی بر جانشینپروری میگردد.
مقاله علمی
سیامک جعفرزاده؛ جواد فراز مهر
چکیده
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی اعتبار قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه می باشد و مرور زمان یکی از مهمترین و اساسی ترین نهادهای حقوق کیفری محـسوب مـیشـود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقنن آن را بهطورکلی نسخ و حذف نمود و سپس مرور زمان کیفری را با شرایطی محدود و مقید در امور کیفری در سال 1378 پذیرفت و نهایتاً با تصویب ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی اعتبار قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه می باشد و مرور زمان یکی از مهمترین و اساسی ترین نهادهای حقوق کیفری محـسوب مـیشـود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقنن آن را بهطورکلی نسخ و حذف نمود و سپس مرور زمان کیفری را با شرایطی محدود و مقید در امور کیفری در سال 1378 پذیرفت و نهایتاً با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1392 نهاد مرور زمان را در قواعد ماهوی تصویب نمود.روششناسی: در این تحقیق با روش تحلیلی و توصیفی به این مسأله پرداخته شده است.یافتهها: این تحقیق به دلیل سکوت عمدی و اَماره و قراینی که در قوانین پیشین وجود دارد، در صدد اثبات حذف مرور زمان در قانون جدید می باشد و در این خصوص به نظر می رسد، اعتقاد به نسخ صریح این قاعده وجود دارد و در مشروعیت مرور زمان بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان می دهد: حکم عام مرور زمان در قانون بیمه به قوت خود باقی است و می بایستی جهت روشن شدن اعتبار این قاعده در خصوص بیمههای مسئولیت وسایل نقلیه، به قانون جدید مراجعه نمود. در این فرض، در صورتی که قانون خاص جدید حکم کلی قانون بیمه را نسخ (اعم از صریح یا ضمنی) نموده باشد از جهت تقدم قانون خاص لاحق بر قانون عام سابق، باید قائل به حذف این قاعده شد. از سوی دیگر، در صورت ابهام، اجمال یا سکوت محض قانونگذار در قانون جدید، استناد به قانون بیمه به عنوان قانون عام راهگشا خواهد بود.
مقاله علمی
جواد شمسی؛ میلاد سلطانی
چکیده
هدف: این نوشتار در پی تبیین مسئولیت بیمهگر در برابر راننده مسبب حادثه است که در قانون بیمه اجباری 1395 پیش بینی شده است. لذا بایستی مفهوم، مبانی و قلمرو مسئولیت بیمهگر در این زمینه بررسی شود.روش: توصیفی- تحلیلییافتهها: مسئولیت بیمهگر در برابر راننده مسبب حادثه یکی از مسائلی است که تقنین آن در قانون بیمه ضروری می نمود و قانونگذار ...
بیشتر
هدف: این نوشتار در پی تبیین مسئولیت بیمهگر در برابر راننده مسبب حادثه است که در قانون بیمه اجباری 1395 پیش بینی شده است. لذا بایستی مفهوم، مبانی و قلمرو مسئولیت بیمهگر در این زمینه بررسی شود.روش: توصیفی- تحلیلییافتهها: مسئولیت بیمهگر در برابر راننده مسبب حادثه یکی از مسائلی است که تقنین آن در قانون بیمه ضروری می نمود و قانونگذار ما در قانون بیمه اجباری وسایل نقلیه موتوری 1395 اقدام به تقنین آن نمود. در این مورد قانونگذار بایستی میان منافع بیمهگر و بیمهگذار توازن ایجاد کند و به همین جهت به شکل کمتری از ذینفع بیمه در این موارد حمایت شده است. لذا با این رویکرد به تبیین قلمرو مسئولیت بیمهگر در این زمینه پرداخته شده است.نتیجه گیری: بیمه مسئولیت راننده مسبب حادثه قبلا به شکل اختیاری وجود داشت و از وی حمایتی صورت نمیگرفت که قانونگذار در قانون مصوب 1395 علاوه بر اجباری نمودن اخذ این بیمه نامه، سایر شرایط و احکام آنرا نیز بیان نمود. قلمرو مسئولیت بیمهگر در این مورد از مسئولیت در برابر شخص ثالث محدودتر اما خسارات بدنی و جانی ناشی از قوه قاهره را نیز بر عهده دارد. جبران خسارت راننده در زمان افزایش خسارات بدنی و خسارات بعد از اتمام قرارداد در صورت تحقق در زمان وجود قرارداد بر عهده بیمهگر است. پرداخت خسارت در مهلت نیازمند درخواست ذینفع و شروع آن از قطعیت حکم دادگاه یا توافق طرفین است و در پایان نیز پیشنهاداتی ارائه شده است.
مقاله علمی
مرتضی حاجی پور؛ یوسف مولایی
چکیده
هدف: هدف اساسی تحقیق این است که تعهد افشای بیمهگذار، مبنا و قلمرو آن را در مرحله پیش قراردادی در دو نظام حقوقی ایران و انگلیس مورد مطالعه قرار دهد.روش شناسی:روشی که در تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی و تحلیلی است که در بستر مطالعه تطبیقی بین حقوق ایران و حقوق انگلیس خصوصاً قانون جدید بیمه انگلیس مصوب 2015 انجام شده ...
بیشتر
هدف: هدف اساسی تحقیق این است که تعهد افشای بیمهگذار، مبنا و قلمرو آن را در مرحله پیش قراردادی در دو نظام حقوقی ایران و انگلیس مورد مطالعه قرار دهد.روش شناسی:روشی که در تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی و تحلیلی است که در بستر مطالعه تطبیقی بین حقوق ایران و حقوق انگلیس خصوصاً قانون جدید بیمه انگلیس مصوب 2015 انجام شده است.یافتهها:در بیمه به عنوان یک قرارداد با حداکثر حسن نیت تعهدات متقابلی بر عهده طرفین خصوصاً بیمهگذار پیشبینی شده است. یکی از مهمترین تعهدات پیش قراردادی بیمهگذار تعهد به دادن اطلاعات است؛ بیمهگذار نه تنها باید از اظهار خلاف واقع امتناع ورزد، بلکه لازم است اطلاعات لازم و اساسی را در اختیار بیمهگر قرار دهد تا وی بتواند به اتخاذ تصمیم آگاهانه در پذیرش اصل ریسک و تعیین شرایط آن نائل شود. با این که در تعهد بیمهگذار مبنی بر افشای اطلاعات در مرحله پیش قراردادی اختلاف نظری نیست، لیکن در مقام عمل به خصوص در حقوق ایران در خصوص گستره این تعهد، مبنا و آثار آن اختلافاتی وجود دارد که باعث شده است فواید ضرورت افشای اطلاعات تقلیل یابد. بنابراین پیشنهاد میشود قانونگذار به صراحت در خصوص مبنا و گستره تعهد افشای پیش قراردادی بیمهگذار وضع قاعده کند. نتیجهگیری:ارائه دقیق اطلاعات پیش از انعقاد قرارداد میتواند به پیشبینیپذیری خطرات بیمهای و تعیین حق بیمه متناسب با آن از طرف بیمهگر کمک کند. لیکن این تعهد بیقید و شرط نیست و محدودیتهایی چون اعراض، عدم آگاهی و ... بر آن بار میشود و به لحاظ ضمانت اجرای حقوقی نیز نقض این تعهد میتواند حسب مورد به بطلان، فسخ و همچنین طرح دعوای مسئولیت مدنی منتهی شود.
مقاله علمی
فرزانه صندوقداران؛ امیر البدوی؛ بابک تیمورپور
چکیده
هدف: در دهههای اخیر، با توجه به آنکه هزینههای جذب مشتری جدید به طور پیوسته در حال افزایش است، توجه به نگهداری مشتریان و بالا بردن وفاداری آنها، برای سودآوری سازمانها بسیار مهم و حساس است. از اینرو سازمانها برنامههای مختلفی را برای افزایش ماندگاری مشتریان خود اجرا میکنند. از سوی دیگر همه مشتریان سودآوری یکسانی ...
بیشتر
هدف: در دهههای اخیر، با توجه به آنکه هزینههای جذب مشتری جدید به طور پیوسته در حال افزایش است، توجه به نگهداری مشتریان و بالا بردن وفاداری آنها، برای سودآوری سازمانها بسیار مهم و حساس است. از اینرو سازمانها برنامههای مختلفی را برای افزایش ماندگاری مشتریان خود اجرا میکنند. از سوی دیگر همه مشتریان سودآوری یکسانی برای سازمان ندارند و منابع محدود سازمان باید صرف مشتریان با ارزش شود. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریاضی برای انتخاب بهینه مشتریان هدف جهت برنامههای ماندگاری و همچنین انتخاب میزان هزینه برای هر مشتری است.روششناسی: اجرای تحقیق حاضر در 3 گام اصلی صورت گرفت. در گام اول با استفاده از دادهکاوی احتمال رویگردانی مشتریان بدست میآید. در گام دوم ارزش دورهی عمر مشتری محاسبه میشود و در گام آخر مدل بهینهسازی پیشنهادی حل میشود، برای حل مدل از LP-Metric استفاده شده و حل آن در نرمافزار GAMS انجام شده است. در حل مدل پیشنهادی دادههای واقعی یکی از سازمانهای بیمهای کشور مورد استفاده قرار گرفت.یافتهها: یک مدل بهینهسازی دو هدفه بر مبنای ارزش دوره عمر مشتری ارائه شده است. یکی از توابع هدف مربوط به بیشینهکردن ارزش دوره عمر مشتری با اجرای برنامه ماندگاری و هدف دیگر مربوط به کمینهکردن هزینههای برنامه است. نتیجهگیری: با حل مدل بهینهسازی پیشنهادی، یک نمودار پارتو بدست آمده که با در نظر گرفتن نظر کارشناسان، هر نقطه بر روی این نمودار میتواند یک جواب بهینه برای انتخاب مشتریان هدف برنامههای ماندگاری و شیوه هزینه کرد برای آنها باشد.