مقاله علمی
بازاریابی و فروش بیمه
نادر حسینی؛ سیدرضا حسنی
چکیده
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه بهعنوان یکی از زیر ساختهای امنیت روانی و آرامش جامعه میتواند در توسعة اجتماعی نقش مهمی ایفا کند. بهمنظور افزایش ضریب نفوذ بیمه در بین اقشار گوناگون مردم و پیرو آن توسعة صنعت بیمه کشور، همچنین رونق چرخة اقتصادی سودمند آن، نیاز به صنعت بیمهای با حُسن شهرت سازمانی در سطح کلان ملی احساس میشود. هدف این ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه بهعنوان یکی از زیر ساختهای امنیت روانی و آرامش جامعه میتواند در توسعة اجتماعی نقش مهمی ایفا کند. بهمنظور افزایش ضریب نفوذ بیمه در بین اقشار گوناگون مردم و پیرو آن توسعة صنعت بیمه کشور، همچنین رونق چرخة اقتصادی سودمند آن، نیاز به صنعت بیمهای با حُسن شهرت سازمانی در سطح کلان ملی احساس میشود. هدف این مقاله طراحی الگوی شهرت سازمانی برای صنعت بیمه با تأکید بر شناسایی و رتبهبندی عوامل تأثیرگذار بر شهرت سازمانی است.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته کیفی و کمّی است. در بخش پژوهش کیفی، از روش دادهبنیاد برای ارائة مدل مفهومی استفاده شده است. نمونة آماری این بخش، شامل 24 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بیمه بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی، شیوة گلوله برفی، روش جمعآوری دادهها مصاحبة نیمهساختاریافته و روش تجزیهوتحلیل دادهها، فرایند سهمرحلهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده است. نتیجة این بخش ارائة الگوی پارادایمی و عوامل شناساییشدة مؤثر بر شهرت سازمانی صنعت بیمه است. در بخش کمّی، عوامل مؤثر بر شهرت سازمانی به روش تحلیل سلسلهمراتبی، رتبهبندیشده و با روش تحلیل عاملی تأییدی و الگوی معادلات ساختاری، تجزیهوتحلیل دادهها صورت گرفته است. ابزار گردآوری دادهها در بخش کمّی، پرسشنامة محققساخته براساس مقولهها و مفاهیم بهدستآمده از مرحلة کیفی است. نمونه آماری 384 نفر از ذینفعان شرکتهای بیمه در استانهای تهران، همدان، کرمانشاه و کردستان بوده است.یافتهها: جلب اعتماد مشتریان، ساختار سازمانی، فرهنگسازی، راهبردهای کلان در سه سطح: بیمة مرکزی، شرکتهای بیمه و برنامههای فنّاورانه بهعنوان مقولههای مؤثر بر شهرت سازمانی صنعت بیمه هستند. افزایش ضریب نفوذ بیمه و ایجاد آرامش روانی جامعه، بهعنوان پیامدهای پدیدة اصلی شناسایی شدهاند. بهطور کلی 40 مفهوم که در شهرت سازمانی صنعت بیمه مؤثرند شناسایی شد. پس از رتبهبندی، برنامههای توسعهای ملی در جایگاه نخست و توجه شرکتهای بیمه به مسئولیت اجتماعی در اولویت آخر جدول رتبهبندی قرار گرفته است.نتیجهگیری: اعتماد مشتریان به صنعت بیمه تأثیر بسزایی بر حُسن شهرت سازمانی دارد، از عوامل تأثیرگذار بر اعتماد، ساختار سازمانی و راهبردهای کلان بیمة مرکزی است. تدوین راهبردهای بیمة مرکزی براساس نگاه فرهنگی درونسازمانی و برونسازمانی، بهطور مستقیم بر اقدامات شرکتهای بیمه (خصوصی و دولتی) تأثیرگذار خواهد بود، و ازسویدیگر نقشة راه استفاده از فنّاوریهای نوین سختافزاری و نرمافزاری در صنعت بیمه را در پی خواهد داشت. نمود عینی راهبردها در دیدگاه مخاطبان و مشتریان صنعت بیمه تجلی پیدا خواهد کرد و آن تصویر ذهنی که مشتمل بر ادراک حس اعتماد و حُسن شهرت است در اذهان عمومی شکل خواهد گرفت.
مقاله علمی
بازاریابی و فروش بیمه
مجتبی فروز شهرستانی؛ هما درودی؛ فیروزه حاجی علی اکبری
چکیده
پیشینه و اهداف: برندها همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در ارتقای ارزش آنها نقش اساسی ایفا میکنند. عوامل رفتاری کارکنان سطوح مختلف از عالی تا عملیاتی از جمله عوامل درونسازمانی محسوب میشوند که بر ارزش برند تأثیر دارند. زیرا اگر رفتارها مثبت باشند، منجر به ارتقای ارزش برند؛ اما اگر منفی و انحرافی باشند، برای شرکتها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برندها همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در ارتقای ارزش آنها نقش اساسی ایفا میکنند. عوامل رفتاری کارکنان سطوح مختلف از عالی تا عملیاتی از جمله عوامل درونسازمانی محسوب میشوند که بر ارزش برند تأثیر دارند. زیرا اگر رفتارها مثبت باشند، منجر به ارتقای ارزش برند؛ اما اگر منفی و انحرافی باشند، برای شرکتها در محیط بسیار رقابتی، بهویژه بنگاههای اقتصادی دولتی تهدید محسوب میشوند؛ در چنین شرایطی بهکارگیری اقداماتی در راستای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی ضروری به نظر میرسید. بنابراین هدف پژوهش، طراحی مدل ارتقای ارزش برند بیمة ایران بهعنوان یکی از بنگاههای اقتصادیِ دولتی از طریق کاربست اقدامات مختلف در نظر گرفته شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی-کاربردی و بهلحاظ روش، آمیخته است. جامعة آماری پژوهش تمامی خبرگان اعم از مدیران رده بالا، سرپرستان شعب و نمایندگیهای بیمة ایران در استانهای شمالی کشور از جمله گیلان، مازندران و گلستان در نظر گرفته شد. در بخش کیفی، از روش کیفی فراترکیب و روش هفتمرحلهای سندلوسکی و همکاران (2007) بهمنظور احصای اقدامات مؤثر بهره گرفته شد؛ سپس بهمنظور تعیین مؤثرترین اقدامات از دیدگاه خبرگان بیمة ایران از روش دومرحلهای دلفی– فازی استفاده شد. در بخش کمّی نیز بهمنظور اعتبارسنجی و آزمون مدل از روش حداقل مربعات جزئی بهره گرفته شد. حجم نمونه در بخش دلفی– فازی 30 نفر خبره بود و در بخش کمّی، 340 پرسشنامه به روش نمونهگیری غیراحتمالی سهمیهای بین کارشناسان بیمة سه استان شمالی توزیع شد. یافتهها: ابتدا با بهرهگیری از روش کیفی فراترکیب، اقدامات مؤثر برای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی احصا و با روش تحلیل مضمون 51 اقدام در 4 دسته کدگذاری شد؛ سپس با روش دلفی– فازی و توزیع فرمهای نظرسنجی بین 30 نفر از خبرگان بیمة ایران در 3 استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، 39 اقدام با اعداد قطعی بالای 7/0 در 4 دسته نهایی و مدل ساختاری برای بررسی تأثیر اقدامات بر ارزش برند طراحی شد. در بخش کمی، پرسشنامهای حاوی 51 سؤال به روش نمونهگیری سهمیهای بین 340 نفر از کارکنان شعب و نمایندگیهای بیمة ایران در سه استان توزیع و گردآوری شد. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که مدل با شاخص نیکویی برازش معادل 52/0، از برازش قوی برخوردار است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اقدامات ساختاری و سازمانی با ضریب مسیر 79/0 بیشترین تأثیر را بر ارزش برند دارند. نتیجهگیری: در این پژوهش مشخص شد که یکی از مهمترین دغدغههای مدیران بنگاههای اقتصادی دولتی در بازار بهشدت رقابتی، کاربست اقداماتی مؤثر در راستای کنترل و کاهش انحرافی کارکنان است تا در محدودة منطقی و سازندهای قرار گیرند، در غیر این صورت، اعتبار و ارزش برندشان خدشهدار میشود. بنابراین برای کنترل و کاهش اینگونه رفتارهای مخرب باید پیشنهادهای پژوهش مورد توجه قرار گیرد.
مقاله علمی
مطالعات اجتماعی بیمه
مهدی خادمی گراشی؛ شاهین طیار؛ شیوا نصرتی
چکیده
پیشینه و اهداف: بیمه کردنِ بزرگترین سرمایة انسان (عمر)، نیاز به تحلیلهای عمیقی از کنشهای شخصیتی، اجتماعی و ادراکی دارد. در سایر رشته فعالیتهای بیمهای، بیمهگر ممکن است دلخوش به روابط سازمانی باشد، اما توسعة بیمة زندگی به نفوذ در ذهن و احساس افراد وابسته است. با لحاظ این موضوع که افراد با ویژگیهای شخصیتی و جایگاه اجتماعی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بیمه کردنِ بزرگترین سرمایة انسان (عمر)، نیاز به تحلیلهای عمیقی از کنشهای شخصیتی، اجتماعی و ادراکی دارد. در سایر رشته فعالیتهای بیمهای، بیمهگر ممکن است دلخوش به روابط سازمانی باشد، اما توسعة بیمة زندگی به نفوذ در ذهن و احساس افراد وابسته است. با لحاظ این موضوع که افراد با ویژگیهای شخصیتی و جایگاه اجتماعی متفاوت، واکنشهای مختلفی به پیشنهادِ بیمة زندگی از جنبة ادراک از ریسک دارند، این مطالعه به تحلیل ساختارمند تمایل به خرید بیمة زندگی میپردازد.روششناسی: تحقیق پیش رو بهلحاظ هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی و از نوع اکتشافی است؛ گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و میدانی و با استفاده از ابزار مصاحبة عمیق ساختارنیافته و پرسشنامه در دو بخش کیفی و کمّی صورت گرفته است. پارادایم نظری– فلسفی که این پژوهش بر آن اساس بنا شده است از نوع آمیختة تفسیرگرا– اثباتگرایی است. روش تحقیق استفادهشده در بخش کیفی، رویکرد پدیدارشناسی توصیفیِ زیست جهان تأملی است. در بخش کمّی، پرسشنامهها با روش نمونهگیری منطقهای در دسترس توزیع شد. دادهها از 265 پرسشنامه در سه منطقة تهران حاصل شد.یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل فرضیهها نشان داد که بعد وظیفهشناسی رابطة معناداری با تمایل به خرید بیمة زندگی دارد. همچنین یافتهها نشان میدهد گونهشناسی شخصیت بیمهگذار بر ریسک ادراکشده تأثیر دارد که در نهایت کنش وی در تمایل به دریافت بیمة زندگی را متأثر میسازد. همانطور که یافتههای این پژوهش نشان داد بعد وظیفهشناسی رابطة منفی معناداری با ریسک ادراکشده دارد، یعنی هرچه مسئولیتپذیری فرد بیشتر باشد ریسک کمتری را درک میکند. همچنین رابطة معکوس معنادار بین ریسک ادراکشده و تمایل به خرید بیمة زندگی یافت شد؛ اما نتایج نشان داد که هیچ یک از عوامل طبقة اجتماعی بر قصد خرید بیمة زندگی تأثیری ندارد.نتیجهگیری: کاوش در نتایج این تحقیق میتواند در حل چالش بیمهگران در شناسایی درست گروه (های) هدف و تحلیل ادراک متنوع افراد، مؤثر باشد. با توجه به نتایج پژوهش میتوان بیان کرد بیمة زندگی با مزایایی که دارد ثابت شده است که فرد را قادر میسازد عدم قطعیت خطرات را پوشش دهد. شرکتهای بیمه باید تفاوتهای نگرش خانوادهها به ریسک را در نظر بگیرند و انواع مختلف بیمههای زندگی را توضیح و بنا بر شرایط و خواستههای مشتریان توصیههایی در خصوص بیمة مناسب ارائه دهند. شرکتهای بیمه باید تفاوتهای نگرش خانوادهها به ریسک را در نظر بگیرند و انواع مختلف بیمههای زندگی را با توجه به کارکردهای حمایتی و سرمایهگذاری بیمه توضیح و بنا بر شرایط و خواستههای مشتریان توصیههایی در خصوص بیمة مناسب ارائه دهند و اطمینان حاصل کنند که خانواده فعالانه در خرید منطقی و علمی بیمة زندگی مشارکت میکنند. یافتههای این مطالعه درک بهتری از پاسخهای افراد به ریسک براساس ویژگیهای شخصیتی ارائه میدهد و اهمیت درک خطر از نداشتن بیمة زندگی را نشان میدهد. اگر اطلاعاتی دربارة ویژگیهای شخصیتی افراد داشته باشیم، میتوانیم رفتار افراد را پیشبینی کنیم، بهطوری که ارائهدهندگان بیمة زندگی میتوانند مداخلات مناسبی با هدف افزایش آگاهی در بین افراد جامعه طراحی کنند.
مقاله علمی
آیندهپژوهی در صنعت بیمه
آرش نجف پور؛ محمود یحیی زاده فر؛ میثم شیرخدایی؛ جواد سلطان زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه پیچیدگی و تغییرات در اکوسیستم کسبوکارها بهخصوص صنعت بیمه بهقدری سریع شده که لازمة بقا در چنین محیطی تطابق با تغییرات و پایداری است. این مهم هرگونه تصمیم خرد و کلان مدیران کسبوکارها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در این شرایط آنچه بسیار اهمیت دارد دانستن میزان پایداری شرکتها در محیط متغیر امروزی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه پیچیدگی و تغییرات در اکوسیستم کسبوکارها بهخصوص صنعت بیمه بهقدری سریع شده که لازمة بقا در چنین محیطی تطابق با تغییرات و پایداری است. این مهم هرگونه تصمیم خرد و کلان مدیران کسبوکارها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در این شرایط آنچه بسیار اهمیت دارد دانستن میزان پایداری شرکتها در محیط متغیر امروزی است. بر این اساس این پژوهش بر آن است به شناسایی مؤلفههای ارزیابی پایداری شرکتهای بیمهای در ایران بپردازد و شرکتهای بیمهای در ایران را براساس پایداری طبقهبندی کند.روششناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث شیوة گردآوری و تحلیل جزء پژوهشهای توصیفی پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش تمامی شرکتهای بیمهای ایران است. برای تعیین شاخصهای ارزیابی ابتدا شاخصهای ارزیابی مدل GRI که از مطالعة عمیق در ادبیات، سایت گزارش جهانی ابتکار عمل استخراج شدند و اهمیت هریک از معیارها مشخص شد، براساس آن پرسشنامهای ساختاریافته طراحی شد که بین 12 خبره توزیع و با روش دلفیفازی اعتبار مؤلفه در دو راند سنجیده شد سپس بعد از تأیید مؤلفهها بعد از دو راند، پرسشنامهای ساختاریافته تدوین شد و در اختیار 28 خبره قرار گرفت، پس از گردآوری دادهها با استفاده از نرمافزار Spss شرکتهای بیمهای با روش کامیانگین طبقهبندی شدند. یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که برای سنجش پایداری شرکتهای بیمهای در ایران 21 مؤلفة اصلی و 35 مؤلفة فرعی شناسایی شدند. با توجه به پژوهشهای انجامشده شرکتهای بیمهای در ایران بهلحاظ پایداری در سه خوشه دستهبندی شدند، خوشة اول شرکتهای در مرحلة تشکیل، خوشة دوم رشد و خوشة سوم توسعه بهلحاظ پایداریاند که 17 شرکت در خوشة اول، 6 شرکت در خوشة دوم و 5 شرکت در خوشة سوم است..نتیجهگیری: شرکتها با ارائة گزارش پایداری در تلاشاند در زمینة توسعة پایدار گام بردارند، صنعت بیمه هم از این امر مستثنا نیست، صنعت بیمه یک عامل تسهیلگر در پیشبرد فعالیتهای اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی است و سازوکارها و مشوقهای لازم برای تسهیل فعالیت پایدار تجارت در سطح کلان را در اختیار دارد، اما بخشهای مختلف صنعت بیمه در برابر ریسکهای نوظهور ناشی از عوامل اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی آسیبپذیرند. در سطوح مختلف پایداری اقتضائات هر کسبوکار متفاوت است و هر شرکت بیمهای متناسب با سطحی از پایداری که در آن قرار دارد و میزان انعطافپذیری شرکتهای بیمهای نسبت به تغییر و تحولات محیط پیرامونی متفاوت است. بدینمنظور شرکتهای بیمهای هر خوشه باید آمادگی لازم را برای این تغییرات داشته باشند.
مقاله علمی
اقتصاد مالی/ بیمه
علی سوری؛ زینب بهبودی راد؛ لیلی نیاکان
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از موضوعات بسیار مهم که توجه اقتصاددانان را طی دهههای گذشته به خود جلب کرده است، نقش و اهمیت نظام مالی در رشد اقتصادی کشورهاست. صنعت بیمه یکی از اجزای مهم بازارهای مالی است. ازاینرو، ثبات و کارایی صنعت بیمه بهعنوان یک بازار مالی برای اقتصاد کشور امری ضروری است. یکی از مهمترین تغییرات در صنعت بیمة ایران، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از موضوعات بسیار مهم که توجه اقتصاددانان را طی دهههای گذشته به خود جلب کرده است، نقش و اهمیت نظام مالی در رشد اقتصادی کشورهاست. صنعت بیمه یکی از اجزای مهم بازارهای مالی است. ازاینرو، ثبات و کارایی صنعت بیمه بهعنوان یک بازار مالی برای اقتصاد کشور امری ضروری است. یکی از مهمترین تغییرات در صنعت بیمة ایران، مقرراتگذاریهای صورتگرفته در سالهای اخیر است. یکی از اهداف اصلی مقرراتگذاری رفع شکست بازار و بهبود کارایی است. این پژوهش بهدنبال بررسی اثر این مقرراتگذاریها بر کارایی شرکتهای بیمه در ایران است.روششناسی: جامعة مورد مطالعه 27 شرکت بیمه در سطح کشور هستند و آمار مربوطه برای سالهای 1385-1400 گردآوری شده است. این مطالعه در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحلة اول، با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها کارایی شرکتهای بیمه با رویکرد بوتاسترپ اندازهگیری شده است. فرض ضمنی روش تحلیل پوششی دادههای سنتی این است که ورودیها و خروجیها قطعی هستند. اما خروجی یک بیمهگر لزوماً قطعی نیست. برای حل این مشکل، میتوان با استفاده از رویکرد بوتاسترپ ویژگیهای آماری را برای این روش به دست آورد. در مرحلة دوم، برای بررسی اثر مقرراتگذاری بر کارایی، با توجه به مطالعات بررسیشده، هدف مطالعة حاضر و شرایط صنعت بیمة ایران، عوامل مؤثر بر کارایی تعیین و مدل رگرسیونی تعریف شده است. سپس، مدل رگرسیونی پویا با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته برآورد شد و آزمونهای مربوطه اعتبار نتایج مدل را تأیید کردند. برای محاسبة کارایی و برآورد مدل از نرمافزارهای متلب و ایویوز استفاده شده است.یافتهها: مهمترین یافتة پژوهش معنیدار بودن اثر مقرراتگذاری بر کارایی است. همچنین ضریب متغیرهای مقرراتگذاری، سهم بازار و خصوصی بودن شرکت بیمه بهترتیب 066/0-، 041/0 و 306/0 برآورد شدهاند.نتیجهگیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که مقرراتگذاری اثر منفی بر کارایی بیمهگران داشته و به کاهش کارایی آنها منجر شده است، اما سهم بازار و خصوصی بودن شرکت بیمه اثر مثبت بر کارایی داشتهاند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود کارایی بیمهگران ارائه شده است.
مقاله علمی
اقتصاد مالی/ بیمه
مژگان خانلو ساوجبلاغی؛ نوروز نورالهزاده؛ رویا دارابی
چکیده
پیشینه و اهداف: طی پنج سال اخیر، نرخ متوسط بازدهی داراییهای صندوق بازنشستگی کشوری تنها حدود 15 درصد بوده است و ازسویدیگر در دورة یادشده، حدود 75 درصد از منابع مالی لازم برای ایفای تعهدات صندوق یادشده را کمکهای دولت تأمین کرده است. در این مطالعه در راستای مدیریت دارایی - بدهی صندوق بازنشستگی کشوری، نحوة تعیین سبد بهینة سرمایهگذاری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: طی پنج سال اخیر، نرخ متوسط بازدهی داراییهای صندوق بازنشستگی کشوری تنها حدود 15 درصد بوده است و ازسویدیگر در دورة یادشده، حدود 75 درصد از منابع مالی لازم برای ایفای تعهدات صندوق یادشده را کمکهای دولت تأمین کرده است. در این مطالعه در راستای مدیریت دارایی - بدهی صندوق بازنشستگی کشوری، نحوة تعیین سبد بهینة سرمایهگذاری صندوق در گروههای عمدة بورسی بررسی شده است و راهکارهای پیشنهادی مدیریت داراییها در قالب اصلاح سهم سرمایهگذاری صندوق در گروههای مختلف بورسی و با هدف پایداری مالی صندوق ارائه شده است.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع دادهها به شکل کمّی است و از نظر هدف و نتیجه، توصیفی و کاربردی محسوب میشود و بهدلیل بهکارگیری عملکرد گذشتة سهام موجود در پرتفوی صندوق بازنشستگی کشوری و مطالعة تاریخچة اطلاعات، پژوهشی رویدادی است. دادههای کمّی پژوهش برای دورة 79 ماهه (1584 روز کاری) از ابتدای فروردین 1396 تا پایان مهر 1402 از بانک اطلاعات مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران شرکت مدیریت فنّاوری بورس تهران گردآوری شده و برای انجام محاسبات الگوها، تفکیک داراییهای بورسی صندوق به 18 گروه بورسی شامل دارویی، سیمان، آهک و گچ، لاستیک و پلاستیک، قند و شکر، کاشی و سرامیک، استخراج کانههای فلزی، فرآوردههای نفتی، محصولات چرمی، بیمهای، رایانه، کانی غیرفلزی، غذایی بهجز قند و شکر، فلزات اساسی، نهادهای مالی واسط، سرمایهگذاریها، شیمیایی، حملونقل انبارداری و ارتباطات، چندرشتهای صنعتی انجام شده است. جمعآوری دادهها و مرتبسازی دادهها در نرمافزار مایکروسافت اکسل انجام شده و حل توابع هدف بر مبنای الگوهای مارکویتز و ارزش در معرض ریسک با استفاده از نرمافزار متلب انجام گرفته است.یافتهها: در سبد فعلی سرمایهگذاری بورسی صندوق بازنشستگی کشوری، بخش عمده (حدود 95 درصد) سبد فقط به سه گروه بورسی «چندرشتهای صنعتی»، «حملونقل انبارداری و ارتباطات» و «شیمیایی» اختصاص دارد و براساس منحنی مرز کارای ترسیمشده مبتنی بر دادههای تاریخی، سبد فعلی صندوق بر روی منحنی یادشده قرار ندارد و لزوم بهینه کردن سبد مزبور مشخص شد. توابع هدف بر مبنای الگوهای مارکویتز و ارزش در معرض ریسک برای یافتن سبد بهینه صندوق حل شد و در سه حالت سبد سرمایهگذاری کنونی، سبد بهینة مدل مارکویتز و سبد بهینة مدل ارزش در معرض ریسک، شاخص میانگین بازدهی روزانه سبد سرمایهگذاری بهترتیب برابر با 0.232، 0.235 و 0.230 درصد، ریسک سبد سرمایهگذاری بهترتیب 1.62، 1.31 و 1.21 درصد و نسبت بازدهی به ریسک بهترتیب برابر با 0.143، 0.1793 و 0.1908 حاصل شد. لذا میتوان نتیجه گرفت در میان سه حالت سبد سرمایهگذاری مطالعهشده، سبد حاصله از الگوی ماکویتز با توجه به دارا بودن بالاترین نسبت بازدهی به ریسک، بهترین سبد سرمایهگذاری است.نتیجهگیری: برای بهینه کردن سبد سرمایهگذاری فعلی صندوق بازنشستگی کشوری با حفظ میزان مطلق سرمایهگذاری، باید سهم سرمایهگذاری در گروههای «چندرشتهای صنعتی»، «حملونقل انبارداری و ارتباطات» کاهش یابد و سهم گروههایی چون «قند و شکر»، «سیمان، آهک و گچ»، «کاشی و سرامیک»، «دارویی» و «سرمایهگذاریها» افزایش یابد.