فناوریهای نوین بیمهای
بهنام یوسفی مهر؛ مهدی قطعی؛ سینا مرادی؛ یاسمین تفکر؛ ساجد توکلی
چکیده
پیشینه و اهداف: خوشهبندی یکی از روشهای اساسی در دادهکاوی و یادگیری ماشین است که برای تقسیم مجموعهای از دادهها به زیرمجموعههای همگن به کار میرود. روشهای مختلفی برای انجام خوشهبندی وجود دارد که هریک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یکی از چالشهای اصلی در خوشهبندی، یافتن تعداد خوشههای بهینه و تخصیص بهینة دادهها به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: خوشهبندی یکی از روشهای اساسی در دادهکاوی و یادگیری ماشین است که برای تقسیم مجموعهای از دادهها به زیرمجموعههای همگن به کار میرود. روشهای مختلفی برای انجام خوشهبندی وجود دارد که هریک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یکی از چالشهای اصلی در خوشهبندی، یافتن تعداد خوشههای بهینه و تخصیص بهینة دادهها به این خوشههاست. الگوریتم ژنتیک، بهعنوان روش بهینهسازی مبتنی بر تکامل طبیعی، توانایی بالایی در حل مسائل پیچیده و جستوجوی فضای جوابهای بزرگ دارد و میتواند بهعنوان یک ابزار مؤثر در خوشهبندی به کار رود. هدف این مقاله، بررسی کارایی و دقت الگوریتم ژنتیک در کلاسبندی دادهها و مقایسة آن با روشهای سنتی خوشهبندی برای کلاسبندی است. بهمنظور ارزیابی عملکرد این الگوریتم، چندین مجموعه داده بیمه استفاده شده و نتایج بهدستآمده با معیارهای مختلفی مانند دقت تحلیل میشوند. همچنین، پارامترهای مختلف الگوریتم ژنتیک بررسیشده و تأثیر آنها بر عملکرد نهایی الگوریتم مطالعه میشود تا بهینهترین تنظیمات برای کلاسبندی دادهها تعیین شود.روششناسی: در این پژوهش، بهمنظور تشکیل کروموزومها، ابتدا تعداد خوشهها مشخص شد. با توجه به اینکه هر مرکز خوشه به اندازة تعداد ویژگیهای مجموعه داده دارای ویژگی بود، طول هر کروموزوم بهصورت حاصلضرب تعداد خوشهها در تعداد ویژگیها تعیین شد. برای فرایندهایCrossover ،Mutation و Survival از روشهای نوین و متنوعی بهره گرفته شد. همچنین، معیار ارزیابی مشابه الگوریتم K-means انتخاب شد تا عملکرد خوشهبندی بهینهسازی شود. این رویکرد نوآورانه به بهبود دقت و کارایی فرایند کلاسبندی منجر شد.یافتهها: با اعمال روش توضیحدادهشده در این مقاله برای تشخیص تقلب در ۳ مجموعه دادة بیمه، به نتایج جالب توجهی با 12% بهبود در F1 و 10% افزایش دقت در مجموعه دادة اول، 1% بهبود F1 و دقت در مجموعه دادة دوم و در نهایت نیز 1% بهبود در F1 و 2% بهبود در دقت مجموعه دادة سوم نسبت به روشK-means و سایر روشها حاصل شده است. با توجه به ۲ کلاس بودن دادهها در این مجموعه دادهها، مسئله بهازای ۲ خوشه با استفاده از الگوریتم حل شده و بهترین برچسب برای هر خوشه با توجه به برچسبهای واقعی دادگان انتخاب شده و نتیجه بهصورت نتایج حاصل از مسائل دستهبندی ارائه شده است، همچنین بهبود چشمگیری در معیارهایی همچون ARI و سایر معیارهای ارزیابی خوشهبندی حاصل شده و پیشرفت چشمگیری نسبت به الگوریتم ژنتیک عادی نیز حاصل شده است.نتیجهگیری: الگوریتم ژنتیک قابلیت حل مسائل پیچیده و بدون راهحل قطعی را دارد و میتواند در خوشهبندی دادهها عملکرد بهتری نسبت به روشهای سنتی مانندK-means داشته باشد. این رویکرد با ترکیب احتمالات و تصادفی بودن، امکان بررسی نقاط بیشتر بهعنوان مراکز خوشه و بهبود عملکرد خوشهبندی را فراهم میکند. نتایج نشان میدهد که این روش در برخی موارد بهتر از روشهای معروف عمل میکند و ساختار مناسبی برای خوشهبندی دادهها ارائه میدهد.
فناوریهای نوین بیمهای
زهرا پورهادی پشتیری؛ علی قلی پور سلیمانی؛ نرگس دل افروز؛ کامبیز شاهرودی
چکیده
پیشینه و اهداف: فنّاوریهای مالی بهعنوان پدیدههای نوظهور جهانی، روابط مالی افراد را از محدودۀ مرزهای کشورها فراتر برده و بدون نیاز به زیرساختهای متمرکز، اکوسیستم مالی جدیدی فراروی انسان معاصر قرار دادهاند. ازاینرو، بهرهمندی از مزایای بهکارگیری این دسته از فنّاوریها و به حداقل رساندن ریسکهای آنها مستلزم ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: فنّاوریهای مالی بهعنوان پدیدههای نوظهور جهانی، روابط مالی افراد را از محدودۀ مرزهای کشورها فراتر برده و بدون نیاز به زیرساختهای متمرکز، اکوسیستم مالی جدیدی فراروی انسان معاصر قرار دادهاند. ازاینرو، بهرهمندی از مزایای بهکارگیری این دسته از فنّاوریها و به حداقل رساندن ریسکهای آنها مستلزم پژوهشهای بیشتری است. بنابراین، پژوهش حاضر در پی آن است که ابعاد مؤثر بر بیمة غیرمتمرکز کسبوکارهای حوزۀ فنّاوری مالی را مبتنی بر زنجیرة بلوکی و هوش مصنوعی تبیین، شناسایی و ارزیابی کند.روششناسی: رویکرد پژوهش حاضر، ترکیبی است، در مرحلة کیفی از روش نظریة دادهبنیاد و در مرحلة کمّی از روش توصیفی– همبستگی استفاده شده است. برای تحلیل دادههای کیفی حاصل از مصاحبهها؛ از کدگذاریهای باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافتههای کیفی بهوسیلة نرمافزار MAXQDA تحلیل و در پایان، مدل مفهومی بیمة غیرمتمرکز کسبوکارهای حوزۀ فنّاوری مالی مبتنی بر زنجیرة بلوکی و هوش مصنوعی استخراج شد. در فاز کمّی نیز اعتباریابی مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار PLS انجام شد.یافتهها: در مجموع 424 کد استخراج شده از 14 مصاحبۀ دقیق با خبرگان حوزۀ پژوهش به 47 مفهوم انتزاعیتر تبدیل و در نهایت 21 مقوله شناسایی شدند. یافتههای کمّی نیز حاکی از تأیید تمامی فرضیات مدل پیشنهادی است. نتیجهگیری: نتایج کلی پژوهش نشان میدهد که از جمله راههای بهرهمندی از مزایای بهکارگیری فنّاوریهای مالی و به حداقل رساندن خطرات آنها، بازنگری در صنعت بیمه است. بر این اساس تدوین قوانین و رگولاتوری بیمة غیرمتمرکز و فنّاوریهای تحولآفرین، توسعۀ راهبردهای این تحقیق از مجرای فنّاوریهای نوین همچون زنجیرة بلوکی و هوش مصنوعی به پیامدهای پژوهش و در نهایت تحول دیجیتال در صنعت بیمه منجر میشود.
فناوریهای نوین بیمهای
مینا رنجبر فرد؛ سیمین محمدیان فر
چکیده
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه، بهعنوان یکی از سازمانهای مهم در اقتصاد جهانی، نقشی اساسی در رسیدگی به چالشهای زیستمحیطی از طریق طرحهایی مانند فنّاوری اطلاعات سبز دارد. فنّاوری اطلاعات سبز در بیمه به پذیرش شیوهها و فنّاوریهای سازگار با محیط زیست در صنعت بیمه برای کاهش ردپای کربن و کمک به توسعۀ پایدار اشاره دارد. هدف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه، بهعنوان یکی از سازمانهای مهم در اقتصاد جهانی، نقشی اساسی در رسیدگی به چالشهای زیستمحیطی از طریق طرحهایی مانند فنّاوری اطلاعات سبز دارد. فنّاوری اطلاعات سبز در بیمه به پذیرش شیوهها و فنّاوریهای سازگار با محیط زیست در صنعت بیمه برای کاهش ردپای کربن و کمک به توسعۀ پایدار اشاره دارد. هدف این پژوهش ارائة چهارچوب پیادهسازی فنّاوری اطلاعات سبز در بیمه بهعنوان راهنمایی برای اجرای موفقیتآمیز فنّاوری اطلاعات سبز و تعیین اقدامات شرکتهای بیمه در راستای اجرای فنّاوری اطلاعات سبز و ایجاد محیط پایدار است.روششناسی: روش انجام پژوهش هیبریدی یا ترکیبی (مرور ادبیات، کار در عرصه و تحلیل نهایی) است. روش کیفی این پژوهش بر مبنای مرور نظاممند ادبیات انجام شده است. ابتدا چهارچوب اولیة پیادهسازی فنّاوری اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوایی مقالات به دست آمد. سپس برای ارائة چهارچوب نهایی خاص صنعت بیمه، مصاحبهای با خبرگان این صنعت انجام شد. پس از آن چهارچوب بهدستآمده از خبرگان با ارسال پرسشنامه و محاسبة ضریب CVR لاوشه اعتبارسنجی شد.یافتهها: یافتهها ضرورت پایداری اکولوژیکی را بهعنوان یک واقعیت آشکار میسازد. نتیجة این مطالعه 34 مقوله و 8 بعد عمده شامل محرکهای پیادهسازی (سازمانی و محیطی)، منابع سازمانی برای اجرای IT سبز، قابلیتهای سازمانی برای اجرای IT سبز، استانداردها و معیارها، استراتژی، راهکار سبز، اسقاط سبز و پیامدهای پیادهسازی IT سبز را نشان میدهد.نتیجهگیری: نتایج نشان داد رایجترین عامل اجرای فنّاوری اطلاعات سبز کاهش مصرف برق، مسئولیت اجتماعی شرکت در قبال محیط زیست و وجود قوانین و مقررات سازمانی و دولتی در شرکتهای بیمه است. یافتههای این پژوهش با توسعة چهارچوب پیادهسازی فنّاوری اطلاعات سبز در صنعت بیمه به مسئلة پژوهش پرداخته است.
فناوریهای نوین بیمهای
لیلا ایزدی؛ شعبان الهی؛ علیرضا حسن زاده؛ ساناز شفیعی
چکیده
پیشینه و اهداف: سازمانها بدون وجود سیستم نظارتی مؤثر، در تحقق مأموریتهای خود موفق نیستند و نمیتوانند از منابع خود بهدرستی استفاده کنند. ماهانه میلیونها تراکنش بیمة سلامت انجام میشود. هریک از این تراکنشها باید از دو جهت واقعی بودن و بر مبنای علمی بودن بررسی شوند. بررسی این حجم از تراکنش، کشف خطاها و کژرفتاریها و همچنین ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سازمانها بدون وجود سیستم نظارتی مؤثر، در تحقق مأموریتهای خود موفق نیستند و نمیتوانند از منابع خود بهدرستی استفاده کنند. ماهانه میلیونها تراکنش بیمة سلامت انجام میشود. هریک از این تراکنشها باید از دو جهت واقعی بودن و بر مبنای علمی بودن بررسی شوند. بررسی این حجم از تراکنش، کشف خطاها و کژرفتاریها و همچنین جلوگیری از وقوع آنها، مستلزم نظارتی هوشمند است. مدلی که بهصورت کلنگر و با در نظر گرفتن ذینفعان اصلی بیمة سلامت بتواند نظارت هوشمند را برای آن فراهم کند پیش از این ارائه نشده است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نظارت هوشمند در بیمة سلامت است.روششناسی: در این پژوهش با استفاده از نظریة نمایندگی، الگوهای کنترلی مورد نیاز سازمان برای تعامل در شبکة تجاری شناسایی شدند. این کار با استفاده از روش پژوهش طراحی اقدامی تفصیلی با انجام دو چرخة تشخیص و چهار چرخة طراحی در سازمان بیمة سلامت ایران انجام شد. در چرخة نخست تشخیص و مفهومسازی مسئله با استفاده از نگاشت نظاممند، مفاهیم و موضوعات نظارت در بیمة سلامت دستهبندی گردید. در چرخة دوم بهمنظور شناسایی وضعیت موجود سازمان و مسائل و مشکلات، 24 مصاحبه به استفاده از روش گلوله برفی انجام شد.یافتهها: در این پژوهش با بسط الگوهای کنترلی براساس نظریة نمایندگی در بیمة سلامت، مسائل کنترلی ویژة این حوزه را مشخص میکند و سازوکارهای کنترلی برای حل این مسائل را پیشنهاد میدهد. همچنین مدل ارائهشده بهویژه برای سازمانهای بیمة سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذینفعان بیمة سلامت فراهم میکند که میتواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. دستهبندی موضوعات نظارت در بیمة سلامت، شاخصهای پیامدی و فرایندی با تمرکز بر بیمهشدگان و تأمینکنندگان خدمات سلامت و مدل پنجلایهای نظارت هوشمند بیمة سلامت از دستاوردهای این مطالعه است.نتیجهگیری: این پژوهش با تهیة چارچوب معیارهای فرایندی و پیامدی بیمة سلامت پایه، کنترل و نظارت براساس نظریة سازمان و فرایند نظارت را فراهم میکند. افزایش کارآمدی و اثربخشی این سازمان که در نتیجة مدیریت و نظارت مؤثر و هوشمند به وجود میآید تأثیری مستقیم بر بهبود نظام سلامت و شاخصهای توسعهای کشور دارد. مدل پژوهش حاضر با اضافه کردن انبارة دانش، علاوهبر انبارة داده، پوشش انواع دانش را میسر میکند و انواع معیارهای مختلف نظارتی را نیز دربرمیگیرد. مزیت مدل ارائهشده، ایجاد چارچوبی برای تصمیمگیری بهتر در تمام سازمانها با تلفیق مفاهیم انبارة داده، استخراج دانش، انبارة دانش و پورتال دانش است. مدل ارائهشده بهویژه برای سازمانهای بیمة سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذینفعان بیمة سلامت فراهم میکند که میتواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. از فهرست شاخصهای بهدستآمده در این پژوهش میتوان با هماهنگسازی و تکمیل در برنامة مدیریت استراتژیک سازمان استفاده کرد.
فناوریهای نوین بیمهای
محمود یحیی زاده فر؛ آرش نجف پور؛ میثم شیرخدایی؛ جواد سلطان زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه توسعة بازارهای مالی نوین بهمنظور افزایش سرمایهگذاری مولد مورد توجه محققان و سیاستگذاران رشد و توسعة اقتصادی قرار گرفته است. در چند دهة اخیر نوآوری فنّاورانه محرک اصلی تحول صنایع مختلف در جهان بوده و صنعت بیمه هم جزء این صنایع است. توسعة این بازارها که با ظهور فنّاوریهای نوظهور و برافکن بوده، کسبوکارهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه توسعة بازارهای مالی نوین بهمنظور افزایش سرمایهگذاری مولد مورد توجه محققان و سیاستگذاران رشد و توسعة اقتصادی قرار گرفته است. در چند دهة اخیر نوآوری فنّاورانه محرک اصلی تحول صنایع مختلف در جهان بوده و صنعت بیمه هم جزء این صنایع است. توسعة این بازارها که با ظهور فنّاوریهای نوظهور و برافکن بوده، کسبوکارهای نوپا را ایجاد کرده است که در کشورهای در حال توسعه با چالشهایی مواجهاند. این مطالعه با هدف شناسایی چالشهای موجود برای شکلگیری اینشورتک در شرکتهای بیمهای در ایران انجام شده است.روششناسی: روش پژوهش کیفی و گردآوری اطلاعات به دو روش مطالعة مبانی نظری و پیشینه و مصاحبة عمیق با خبرگان انجام شده است. برای تحلیل اطلاعات گردآوریشده از روش تحلیل محتوای کیفی و نرمافزار مکسکیودا استفاده شد. بهمنظور بررسی اعتبار نتایج حاصل از تحلیل محتوا از اعتبار معطوف به داده استفاده شد. جامعة آماری این پژوهش تمامی مدیران کسبوکارهای اینشورتکی کشور است، اما بهدلیل عدم امکان شناسایی همة آنها، نمونهبرداری قضاوتی هدفمند انجام شد.یافتهها: یافتهها نشان داد سطح اجماع برای موضوع خاصی که از طریق مصاحبه به دست آمد، بهعنوان مبنایی برای تفکیک نتایج برای تخمین شدت رابطه استفاده شد. پس از مرحلة کدگذاری باز 52 شاخص اولیه استخراج و در کدگذاری محوری 21 مؤلفة فرعی و 12 مؤلفة اصلی شناسایی و بهمنظور بررسی اعتبار کدگذاری از آزمون کاپا استفاده شد که نشان داد کدگذاری از اعتبار بالایی برخوردار است، که این ابعاد و مقولهها شامل فرهنگسازی، یکپارچگی، آموزش، تضاد منافع، مشکلات مالی، ساختار مدیریتی، زیرساختها، قوانین، بیتوجهی به نوآوری و محصولات جدید، عدم سرمایهگذاری، مالیات و قراردادهاست. خبرگان قویترین اجماع بین تضاد منافع، ساختار مدیریتی، قوانین، زیرساختها، فرهنگسازی و آموزش پیشبینی کردند که نشان میدهد آنها عناصر اصلی چارچوب پیشنهادی هستند.نتیجهگیری: یافتههای تحقیق نشان داد چالشها و موانع استفاده از اینشورتک در ایران را میتوان به دو دستة عمدة خرد و کلان تقسیم کرد. در سطح کلان موانعی مثل قوانین و مقررات، وجود انحصار و مشکلات مربوط به زیرساختهای کلان وجود دارد که همت و توجه مسئولان دولتی و مدیران صنعت بیمه را میطلبد. در سطح خرد که بیشتر جنبة درونسازمانی دارد، موانعی مثل منافع، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، زیرساختهای سازمانی و مسئلة آموزش کارکنان است که باید مورد توجه مدیران سازمانها قرار گیرد. با توجه به ورود فنّاوری به بیمه در سطح بینالملل، تغییرات مختلفی در عرصة بیمه بهوجود آمد. براساس نتایج این تحقیق چنانچه کارکردهایی مانند زیرساختها، ساختار مدیریتی، منافع، قوانین، فرهنگسازی و آموزش در ایران بهدرستی انجام نشود، زمینة فعالیت اینشورتکها در ایران بهخوبی فراهم نخواهد شد. همچنین چارچوب مطرحشده در این پژوهش به مدیران و سیاستگذاران این عرصه در رفع چالشهای موجود کمک خواهد کرد.
فناوریهای نوین بیمهای
نیکی اتابکی نیا؛ امیدمهدی عبادتی؛ اسماء حمزه
چکیده
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه تأثیر بسیار زیادی بر پویایی و پیشرفت اقتصاد در کشورها دارد. نفوذ فناوریها در ساختار سازمانهای بیمهگر، ماهیت کسبوکار بیمه را متحول کرده است. در این پژوهش سعی شده است با کمک بوم کسبوکار، عوامل مؤثر اینشورتک بر بلوکهای بوم کسبوکار که مدل تجاری شرکتهای بیمه را تشکیل میدهند، و همچنین تأثیرگذاری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه تأثیر بسیار زیادی بر پویایی و پیشرفت اقتصاد در کشورها دارد. نفوذ فناوریها در ساختار سازمانهای بیمهگر، ماهیت کسبوکار بیمه را متحول کرده است. در این پژوهش سعی شده است با کمک بوم کسبوکار، عوامل مؤثر اینشورتک بر بلوکهای بوم کسبوکار که مدل تجاری شرکتهای بیمه را تشکیل میدهند، و همچنین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این عوامل بررسی شود.روششناسی: در این پژوهش پس از بررسی ادبیات، عوامل مؤثر اینشورتک بر بوم کسبوکار صنعت بیمه جمعآوری و بهصورت پرسشنامه در اختیار خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را مدیران فناوری اطلاعات و مدیران تحقیق و توسعه صنعت بیمه و خبرگان صنعت بیمه که با فناوری بیمه در ارتباطاند، تشکیل میدهد. در این راستا پرسشنامه نظرخواهی از خبرگان توسط 15 خبره این حوزه تکمیل شد. پس از بررسی پاسخ خبرگان به پرسشنامه، 26 زیرمعیار مؤثر بر بوم کسبوکار صنعت بیمه تعیین شد. سپس پرسشنامه دنپ توسط 8 خبره صنعت بیمه تکمیل شد و با استفاده از ترکیب روشهای فرایند تحلیل شبکهای و دیمتل، عوامل مؤثر شناسایی و رتبهبندی گردید.یافتهها: براساس نتایج حاصل از روش تحلیل دیمتل معیارهای منابع کلیدی، فعالیتهای کلیدی، مشتریمداری، بخشهای مشتریان و کانالها از معیارهای تأثیرگذار هستند. همچنین معیارهای جریان درآمدی، شرکای کلیدی، ارزش پیشنهادی و ساختار هزینهها معیارهای تأثیرپذیر میباشند. نتایج حاصل از روش تحلیل شبکهای نشان داده است که در سطح معیارهای اصلی، معیار شرکای کلیدی با وزن 0.206 رتبه اول، ارزش پیشنهادی با وزن 0.192 رتبه دوم، ساختار هزینهها با وزن 0.185 رتبه سوم، منابع کلیدی با وزن 0.125 رتبه چهارم، مشتریمداری با وزن 0.099 رتبه پنجم، فعالیتهای کلیدی با وزن 0.097 رتبه ششم، کانالها با وزن 0.044 رتبه هفتم، جریان درآمدی با وزن 0.037 رتبه هشتم و بخشهای مشتریان با وزن 0.015 رتبه نهم را کسب کردهاند.نتیجهگیری: شرکتهای بیمه برای بهرهگیری از فرصتهای اینشورتک باید بوم کسبوکار خود را بهروز کنند. مدیران شرکتهای بیمه باید بیشترین توجه خود را به شرکای کلیدی شرکت در درجه اول و پس از آن به ارزش پیشنهادی و ساختار هزینهها معطوف کنند.
فناوریهای نوین بیمهای
اکبر هوشیار؛ علیرضا روستا؛ فرزاد آسایش؛ محمود غلامی
چکیده
هدف : در دنیای امروز که فناوری با سرعت بسیار زیاد در حال رشد و همراه با ظهور نوآوری است، صنعت بیمه نیز از این قاعده مستثنی نیست و همسو با فناوریهای دنیا گام برمیدارد. ازاینرو، پژوهش حاضر به بررسی پیشآیندها و پسآیندهای ارزشآفرینی در صنعت خدمات بیمهای با تمرکز بر فناوری زنجیرۀ بلوکی (رویکرد پژوهشی آمیخته) میپردازد.روششناسی: ...
بیشتر
هدف : در دنیای امروز که فناوری با سرعت بسیار زیاد در حال رشد و همراه با ظهور نوآوری است، صنعت بیمه نیز از این قاعده مستثنی نیست و همسو با فناوریهای دنیا گام برمیدارد. ازاینرو، پژوهش حاضر به بررسی پیشآیندها و پسآیندهای ارزشآفرینی در صنعت خدمات بیمهای با تمرکز بر فناوری زنجیرۀ بلوکی (رویکرد پژوهشی آمیخته) میپردازد.روششناسی: این پژوهش بهلحاظ هدف، کاربردی و مبتنی بر روششناسی آمیخته با رویکرد توصیفی- اکتشافی است. جامعۀ آماری مرحلۀ کیفی، در بخش متون تحقیق، مقالات علمی در بازۀ 2015 تا 2022 مرتبط با موضوع، مستخرج از جستجوی پیشرفتۀ سایت گوگل و ساینس دایرکت و در بخش مصاحبۀ نیمهساختاریافته، خبرگان 6 شرکت بیمۀ خصوصی منتخب شامل آسیا ، دانا ، پاسارگاد ، کوثر ، پارسیان و سامان و 2 بیمۀ دولتی (ایران و بیمۀ مرکزی) را شامل می شود که نمونۀ آماری در بخش کیفی با رویکرد هدفمند (قضاوتی) به تعداد 14 نفر به حد اشباع رسید. جامعۀ آماری در بخش کمی پژوهش، مشتمل بر130 نفر از مدیران آشنا به فناوریهای بیمهای سطوح مختلف 8 بیمۀ موصوف بودند. نمونۀ آماری بهدستآمده بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب، 96 نفر بوده است. در بخش کیفی، روش گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانهای (روش مصاحبه و مطالعۀ متون)، ابزار جمعآوری دادهها شامل راهنمای مصاحبه یا کارت مصاحبه و فیش میباشد. در مرحلۀ کمی روش جمعآوری اطلاعات میدانی و ابزار گردآوری، پرسشنامۀ 82 سؤالی محققساخته بود که روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی از طریق آلفای کرونباخ به تأیید رسیده است. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش تحلیل دادهبنیاد ضمن بهرهبرداری از نرم افزار مکس کیودا 18 و تجزیهوتحلیل دادههای کمی به روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزارSMART PLS انجام شده است. همچنین با استفاده از رویکرد دیمتل، به بررسی تأثیرپذیری، تأثیرگذاری و تعاملپذیری عوامل مقولات اصلی نسبت به هم (از هر مقوله 2 عامل و درمجموع 12عامل) پرداخته شد.یافتهها: درمجموع 495 کد از 57 مقاله و 153 کد از14 مصاحبه در قالب 32 مقولۀ اصلی و 57 مقولۀ فرعی استخراج گردید. یافتههای کمی حاکی از تأیید کلیۀ فرضیات مدل پیشنهادی بود. نتایج تحلیل دیمتل نیز نشان داد بیشترین تعاملپذیری مربوط به ارتباطات هوشمند، کمترین تعاملپذیری مربوط به رهبری تحولی دیجیتال، بالاترین تأثیرگذاری مربوط به متغیر اتوماسیون رباتیک فرایندها و بیشترین تأثیرپذیری مربوط به مدیریت ریسک و خسارات بیمهای بوده است.نتیجهگیری: نتایج کلی نشان داد پدیدۀ توسعۀ استراتژیهای ارزشآفرینی از مجرای فناوریهای نوین چون زنجیرۀ بلوکی منجر به برتری رقابتی و تحول دیجیتال در صنعت بیمه میگردد و توسعۀ زیرساختها و فضای ارزشآفرینی دیجیتال در صنعت بیمه از کانال این فناوری، فوقالعاده حیاتی و حساس میباشد.
فناوریهای نوین بیمهای
علیرضا امین پور؛ محمد ربیعی
چکیده
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر صنعت بیمه رشدی چشمگیر داشته است و شرکتهای مختلف با خدمات گوناگون پا به عرصه گذاشتهاند. بازاریابی موفق یکی از اهداف اصلی شرکتهای بیمه است؛ پیداکردن افرادی که احتمال میرود از خدمات بیمه استفاده کنند، بسیار مهم است و منجر به مدیریت هرچه بهتر سرمایه و هزینهها میشود. هدف اصلی این پژوهش، دستهبندی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر صنعت بیمه رشدی چشمگیر داشته است و شرکتهای مختلف با خدمات گوناگون پا به عرصه گذاشتهاند. بازاریابی موفق یکی از اهداف اصلی شرکتهای بیمه است؛ پیداکردن افرادی که احتمال میرود از خدمات بیمه استفاده کنند، بسیار مهم است و منجر به مدیریت هرچه بهتر سرمایه و هزینهها میشود. هدف اصلی این پژوهش، دستهبندی نظرات خریداران بیمه زندگی یک شرکت بیمه ای بر اساس الگوریتمهای متنکاوی است تا بتوان از این دستهبندی به عنوان مبنایی برای پیشبینی مشتریان احتمالی آتی استفاده کنیم. با پیشبینی این دسته از مشتریان میتوانیم استراتژی بازاریابی مناسبی برای فروش خدمات خود اتخاذ کنیم.روششناسی: در این پژوهش به بررسی یک مجموعه داده متنی شامل نظرات خریداران بیمه زندگی پرداختهایم، چرا که با وجود رشد روز افزون حجم این دسته از دادهها، وجود ابزارهایی جهت سازماندهی، بازیابی و کشف دانش مفید از آنها ضروری است. در همین راستا، تاکنون تحقیقات گستردهای روی تکنیکهای پردازش متن صورت گرفته است. این تکنیکها، با استفاده از شناسایی و کشف الگوها، به دنبال استخراج اطلاعات مفید از دادههای متنی بدون ساختار هستند. در این مقاله نظرات خریداران بیمه زندگی، به صورت یک مساله مستقل مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی، دستهبندی این نظرات بر اساس الگوریتمهای متنکاوی به دو دسته مثبت و منفی است. برای رسیدن به این هدف، برای اولین بار در صنعت بیمه از چهار الگوریتم مختلف یادگیری ماشین برای متنکاوی نظرات بیمهگذاران استفاده شده است.یافتهها: با توجه به نتایج حاصله از تکنیکهای به کار رفته در این پژوهش میتوان گفت که الگوریتم ماشینبردار پشتیبان با میزان 73 درصد، بیشترین میزان معیار دقت پیشبینی را در بین سایر الگوریتمهای مورد استفاده در این پژوهش داشته است. در ضمن اکثریت بیمهگذاران نیز نظر مثبتی در ارتباط با خدمات دریافتی داشتهاند و این بدان معناست که اکثر مشتریان استفاده کننده از خدمات، از شرکت راضی هستند.نتیجهگیری: اکثریت بیمهگذاران مایلند در آینده نیز این خدمت بیمهای را در سبد خرید خود داشته باشند. لذا مسئولین شرکت میتوانند، مشتریان احتمالی خود را از میان این افراد پیدا و برای فروش خدمات خود بر روی آنها سرمایهگذاری کنند. با این استراتژی بازاریابی، مدیران میتوانند هزینههای شرکت را کاهش داده و با صرفهجویی در هزینه از این راه، قیمت خدمات خود را کاهش دهند. همه ما میدانیم که هدف هر شرکتی تعیین قیمت برای به حداکثررساندن سود است که به آن قیمت بهینه نیز گفته میشود. تعیین قیمت بهینه به درک هزینهها، کشش قیمت، ترجیحات مصرفکننده و اقدامات استراتژیک بازاریابی ما بستگی دارد. با این نتایج میتوانیم استراتژی بازاریابی مناسب خود را انتخاب کنیم. زیرا تعیین یک قیمت حق بیمه بهینه یک مزیت رقابتی برای شرکتها ایجاد میکند. مانند هر صنعت دیگری، قیمت تابع قانون عرضه و تقاضا است. از آنجایی که دریافت بهترین قیمت جزو اولویتهای اصلی مشتریان بیمه است، حتی درصد کمی تغییر در قیمت حق بیمه باعث میشود بسیاری از مشتریان بیمهگران خود را تغییر دهند. بنابراین، قیمتگذاری بهینه در بخش بیمه، حداکثر سود را ممکن میسازد.
فناوریهای نوین بیمهای
حسن قربانی؛ میترا قنبرزاده؛ رضا افقی
چکیده
پیشینه و اهداف: حفظ مشتریان همواره بهعنوان مهمترین شاکله در همه صنایع تلقی میشود و صنعت بیمه نیز از این امر مستثنی نیست. طی سالهای اخیر در ایران و با افزایش فروش بیمهنامههای زندگی، حفظ مشتریان بیمه به گونهای مورد توجه مدیران و صاحبنظران صنعت بیمه قرار گرفته است که با ارائه پوششهای متنوع بیمهای طیف وسیعی از مشتریان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حفظ مشتریان همواره بهعنوان مهمترین شاکله در همه صنایع تلقی میشود و صنعت بیمه نیز از این امر مستثنی نیست. طی سالهای اخیر در ایران و با افزایش فروش بیمهنامههای زندگی، حفظ مشتریان بیمه به گونهای مورد توجه مدیران و صاحبنظران صنعت بیمه قرار گرفته است که با ارائه پوششهای متنوع بیمهای طیف وسیعی از مشتریان خود را راضی نگه دارد. امروزه، ایجاد حس رضایت در مشتریان بیمههای زندگی توسط شرکتهای بیمه یک هنر محسوب میشود و هر چه شرکت بیمه مشتریان بیشتری را راضی نگه دارد، دیگر نگران بازخرید و خارج شدن مشتریان خود نیست. هدف اصلی مقاله، پیادهسازی روشهای دادهکاوی در پیشبینی ریزش مشتری و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ریزش مشتری در محصولات بیمه زندگی یکی از شرکتهای بیمه در ایران است. منظور از پیشبینی ریزش مشتری شناسایی مطلوب طبقه یا کلاس مربوط به بیمهنامههایی است که قبل از پایان یافتن زمان پوشش بیمه، به درخواست بیمهگذار، متوقف و پایان مییابد.
روششناسی: در مقاله حاضر، سعی شده است با بهرهگیری از الگوریتمهای دادهکاوی مانند جنگل تصادفی، درخت تصمیم، رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی به طبقهبندی مشتریان بیمه های زندگی بر اساس ریزش و یا عدم ریزش بپردازیم. دادههای مورد استفاده در این تحقیق، شامل اطلاعات بیمهنامههای زندگی یک شرکت بیمه پایلوت در سال 1398 در استان تهران است که سهم مناسب و بالایی در پرتفوی صنعت بیمه دارد.
یافتهها: نتایج تحقیق حاکی از عملکرد بالای الگوریتمهای جنگل تصادفی، درخت تصمیم، رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی در پیشبینی کلاس مربوط به ریزش مشتریان دارد. براساس نتایج حاصل از تحقیق، احتمال باز خرید در زنان و افراد دارای مشاغل پر ریسک و سن بالاتر، ببشتر است. از طرف دیگر، افرادی که در ابتدا پرداخت حقبیمه را به صورت سالانه، حقبیمه کمتر و درصد ضریب تغییر سرمایه و ریسک سرمایه بیشتری را انتخاب کردهاند، احتمال بازخرید آنها کمتر بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به بلندمدت بودن بیمههای زندگی و نیاز به نقدینگی مشتریان با توجه به شرایط اقتصادی، شرکتهای بیمه باید توجه بیشتری به مشتریان بیمههای زندگی داشته باشند و ضمن رصد رفتار مشتری در طول بیمهنامه، برنامههای وفاداری به جهت حفظ مشتری را در دستور کار خود قرار دهند.
فناوریهای نوین بیمهای
محسن سیفی؛ علی صنایعی؛ فتح اله عقدایی؛ مجید محمد شفیعی؛ داریوش محمدی زنجیرانی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اجرا و پیادهسازی بیمه الکترونیک بر چابکی، مزیت رقابتی و سودآوری در شرکتهای منتخب بیمه در ایران انجام شده است.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف توسعهای-کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانهای و پرسشنامه محققساخته بسته جمعآوری شدهاند. جامعه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اجرا و پیادهسازی بیمه الکترونیک بر چابکی، مزیت رقابتی و سودآوری در شرکتهای منتخب بیمه در ایران انجام شده است.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف توسعهای-کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانهای و پرسشنامه محققساخته بسته جمعآوری شدهاند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکتهای بیمه ایران، آسیا، پارسیان، پاسارگاد، کوثر، البرز، دانا، تجارت نو و ما بودند که تعداد 320 نفر به شیوه نمونه-گیری تصادفی ساده بهعنوان حجم نمونه تعیین شدند. تجزیه و تحلیل دادهها نیز از طریق روش معادلات ساختاری و تحلیل آماری در علوم اجتماعی و نرم افزار آماری انجام شدهاست.یافتهها: مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی گزارششده تمامی متغیرهای پنهان بالای 7/0 بود که از سازگاری درونی پرسشنامه حکایت داشت. مقدار متوسط واریانس استخراج شده (میانگین) برای متغیرهای مکنون بالاتر از 5/0 بود که نشاندهنده میزان همبستگی سازه با شاخصهای خود است. بنابراین، روایی همگرای الگوی اندازهگیری مطلوب بود. نتایج بررسی فرضیههای پژوهش نشان داد پیادهسازی بیمه الکترونیک بر هر سه متغیر چابکی و ابعاد آن، مزیت رقابتی و سودآوری سازمانهای بیمه تأثیر مثبت و معنیداری دارد. در این بین، تأثیر پیادهسازی بیمه الکترونیک بر چابکی (β= 0.611) بیشتر از مزیت رقابتی(β= 0.476) و سودآوری (β= 0.299) بودهاست.نتیجهگیری: اجرای اصولی و موفق بیمه الکترونیک بر چابکی، مزیت رقابتی و همچنین سودآوری شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، فناوریهای وب و معماریهای سرویسگرا میتوانند بر چابکی بیمه از طریق کاهش زمان پاسخگویی به مشتریان، ایجاد انعطاف در پاسخگویی به نیازهای بیرونی تأثیر بگذارند. از طرفی، استفاده از بیمه الکترونیک باعث میشود شرکتها سریعتر به منابع راهبردی در بازار دست پیدا کنند و مهارتهای جدید مکمل در شرکت ایجاد شود تا بتوانند برتری خود را در رقابت حفظ کنند. همچنین، پیادهسازی بیمه الکترونیک با کاهش هزینههای بوروکراسی اداری، کاهش سطوح و سلسه مراتب سازمانی، کاهش هزینههای خرید کاغذ و اقلام اداری، کاهش هزینههای پرسنلی، افزایش وصول حق بیمه، کاهش فرار و تقلبهای بیمهای و سایر موارد بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر درآمدها و سودآوری شرکت تأثیر بگذارد.
فناوریهای نوین بیمهای
محدثه منصوری؛ امیرعلی فوکردی
چکیده
پیشینه و اهداف: کلاندادهها با سرعتی فزایندهای در حال تبدیل به یکی از نیروهای کلیدی سازمان در عصر حاضر هستند. این فناوری امکانات فراوانی را برای کسب، ذخیرهسازی و تحلیل حجم عظمیی از دادههای گردآوریشده از منابع مختلف در اختیار قرار میدهد. با وجود کاربردها و مزایای فراوان تحلیل کلاندادهها در بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کلاندادهها با سرعتی فزایندهای در حال تبدیل به یکی از نیروهای کلیدی سازمان در عصر حاضر هستند. این فناوری امکانات فراوانی را برای کسب، ذخیرهسازی و تحلیل حجم عظمیی از دادههای گردآوریشده از منابع مختلف در اختیار قرار میدهد. با وجود کاربردها و مزایای فراوان تحلیل کلاندادهها در بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی شرکتها، پذیرش این فناوری همواره با موانعی روبهرو بوده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل موانع پذیرش تحلیل کلاندادهها در صنعت بیمه ایران است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر طرح توصیفی و از نظر روش گردآوری دادهها پیمایشی است. در این پژوهش، ابتدا با مرور پیشینه و کسب نظرات تأییدی مدیران صنعت، موانع پذیرش تحلیل کلاندادهها در صنعت بیمه کشور شناسایی شده است. سپس از مدلسازی تفسیریـساختاری جامع با تحلیل میکمک برای نگاشت روابط فیمابین و ساخت مدل سلسله مراتبی حاکم بر این موانع استفاده شده است.
یافتهها: هزینه بالای سرمایهگذاری، عدم آمادگی زیرساختهای فنی شرکت، فرهنگ ضعیف سازمانی، فقدان تعهد مدیریت ارشد، محدودیت زمانی، مقاومت کارکنان، عدم همکاری میان واحدهای سازمانی، عدم دسترسی به متخصصان مجرب و ماهر، لزوم حفظ امنیت دادهها و حریم خصوصی مشتریان و ضعف یا فقدان مقررات بهعنوان 10 مانع عمده پذیرش تحلیل کلاندادهها در صنعت بیمه ایران شناسایی شدند. بهعلاوه، استفاده از مدلسازی تفسیریـساختاری جامع با تحلیل میکمک نشان داد عدم دسترسی به متخصصان مجرب و ماهر، عدم تعهد مدیریت ارشد، و ضعف یا فقدان مقررات موجود موانع ریشهای پذیرش تحلیل کلاندادهها در صنعت بیمه کشور هستند.
نتیجهگیری: ترکیب یافتههای حاصل از مرور گسترده پیشینه پژوهش با دیدگاههای مدیران صنعت و تحلیل آنها توسط مدلسازی تفسیریـساختاری جامع با تحلیل میکمک منجر به توسعه چارچوبی برای درک بهتر موانع پذیرش تحلیل کلاندادهها در صنعت بیمه کشور شد. این چارچوب به سیاستگذاران و مدیران صنعت بیمه کشور در اولویتبندی مسائل پیش روی و تدوین راهبردهای کارآمد توسعه تحلیل کلاندادهها در این صنعت یاری میرساند.
فناوریهای نوین بیمهای
کاظم سلامات؛ فریبا نظری
چکیده
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف شناسایی و رتبهبندی ویژگیهای مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در سال 1398 انجام شده است.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء توصیفی از نوع پیمایشی و ماهیت اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته کلیه کارکنان و خبرگان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف شناسایی و رتبهبندی ویژگیهای مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در سال 1398 انجام شده است.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء توصیفی از نوع پیمایشی و ماهیت اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته کلیه کارکنان و خبرگان شرکت بیمه ایران هستند که از میان کلیه کارکنان (95 نفر) بهصورت سرشماری برای شناسایی عوامل و 15 نفر از مدیر کل، رؤسای ادارات و کاربران اداره انفورماتیک بهعنوان خبرگان جهت رتبهبندی عوامل به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. از فنون دلفی، تحلیل سلسله مراتبی و نرمافزارهای اس پی اس اس و اکسپرت چویس برای تحلیل دادهها استفاده شده است. بر اساس تکنیک دلفی، طی دو مرحله پرسشنامه برگرفته از ادبیات پژوهش در میان خبرگان توزیع شد. برای بررسی پایایی از روشهای مختلفی استفاده شد. برای شناسایی عوامل پرسشنامه مرحله اول و دوم طبق تکنیک دلفی در میان 95 نفر (کلیه کاربران شرکت سهامی بیمه ایران در استان خوزستان) توزیع گردید. برای این دو پرسشنامه پایایی در نرم افزار اس. پی. اس. اس و با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان پایایی از عدد 7/0 بیشتر شد و پایایی پرسشنامه مطلوب بود. در پرسشنامه مرحله سوم، پایایی از طریق بررسی نرخ ناسازگاری مقایسات در نرمافزار اکسپرت چویس مورد ارزیابی گرفت و چون نرخ ناسازگاری برای تمامی مقایسات از عدد 1/0 کمتر بود، صحت مقایسات انجام شده مورد تأیید قرار گرفت.یافتهها: بر اساس نتایج تکنیک دلفی 42 سؤال (8 عامل اصلی و 34 زیرعامل) با اهمیت شناخته شدند. برای رتبهبندی عوامل از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج عوامل اطلاعرسانی با وزن 202/0، تاریخچه و اهداف با وزن 177/0، سادهسازی اجزای پیچیده با وزن 150/0، تناسب دامنه و پسوند پورتال با سازمان با وزن 127/0، واژگان با وزن 106/0، انباشت اطلاعات پورتال با وزن 092/0، پیوندهای پورتال با وزن 078/0 و انتشارات با وزن 067/0 به ترتیب در رتبه اول تا هشتم قرار گرفتند.نتیجهگیری: از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی میتوان برای شناسایی و رتبهبندی ویژگیهای مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران استفاده نمود. عوامل اطلاعرسانی بالاترین رتبه و انتشارات پایینترین رتبه را در نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران داشته است.
فناوریهای نوین بیمهای
مرسده پهلوانیان؛ میثم شیرخدایی؛ سپهر قاضی نوری
چکیده
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه یکی از شاخصهای توسعه در کشور است. اما، ضریب نفوذ بیمه در ایران پایین است و نیازمند تغییر نحوه ارائه خدمات و افزایش جذابیت است تا مورد استقبال مردم واقع شود. اینشورتکها شرکتهای فینتکی هستند که خدمات بیمهای مبتنی بر نوآوری فناورانه ارائه میدهند. لذا نقش مهمی در بهبود زیستبوم بیمه دارند و به بهبود ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه یکی از شاخصهای توسعه در کشور است. اما، ضریب نفوذ بیمه در ایران پایین است و نیازمند تغییر نحوه ارائه خدمات و افزایش جذابیت است تا مورد استقبال مردم واقع شود. اینشورتکها شرکتهای فینتکی هستند که خدمات بیمهای مبتنی بر نوآوری فناورانه ارائه میدهند. لذا نقش مهمی در بهبود زیستبوم بیمه دارند و به بهبود کارایی بیمه کمک میکنند. اینشورتکها با ارائه خدمات سفارشی و مقرونبهصرفه نقش موثری در افزایش ضریب نفوذ بیمه دارند. با وجود درک این مهم از سوی تصمیمگیران حوزه، خدمات اینشورتکها در ایران به فروش محصولات بیمهای محدود شده و نتوانستهاند بهطور کامل زنجیره ارزش بیمه را پوشش دهند. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل نحوه گذار اجتماعی-فنی به اینشورتک در ایران انجام شده است.روششناسی: این مطالعه با استفاده از مرور نظاممند درصدد توضیح فرایند گذار و شناسایی مسیر گذار به اینشورتکها است. پارادایم پژوهش تفسیری است و از چارچوب تحلیلی نظام نوآوری فناورانه و دیدگاه چند سطحی استفاده شده است. چون تحقیق درباره پدیدههای پیچیده مانند گذار را نمیتوان به الگوهای با روشهای دقیق روششناختی فروکاست و به تفسیر خلاق محقق نیاز دارد، از روش تحقیق کیفی روایتپژوهی استفاده شده است. دادهها از طریق مطالعه اسناد و آییننامههای بیمه مرکزی و گزارشها و مصاحبههای منتشره در رسانههای فینتکی از ابتدای 1393 تا پایان 1399 جمعآوری شده است. تعداد 107 گزارش بررسی و از میان آنها 52 گزارش مرتبط با بحث بود که نظرات 50 خبره در حوزههای مختلف بیمه کشور را دربر داشت که تحت بررسی و کدگذاری قرار گرفتند.یافتهها: در گام اول، کارکردهای نظام نوآوری فناورانه در بیمه شناسایی شدند که شامل تأمین زیرساخت فناورانه، شکلگیری ارتباطات، تبادل دانش، سیاستگذاری و قانونگذاری، آگاهیرسانی به شهروندان، تامینمالی، توسعه منابع انسانی، تحقیق و ارائه خدمات نوآورانه بیمهای بود. در گام دوم، بازیگرانی که این کارکردها را اجرا میکنند شناسایی شد و رفتار آنها در برابر خدمات نوآورانه کسبوکارهای نوپا بررسی گردید. سپس با توجه به اینکه بازیگران رژیم تحولات فناورانه و تغییرات نهادی را همزیست درک میکنند یا رقیب، مسیر گذار اینشورتک شناسایی شد.نتیجهگیری: بهدنبال تحولات حاصل از ورود فناوری به بیمه در سطح بینالملل، بازیگران مسلط تغییر جهت جزئی و تغییرات نهادی تدریجی را آغاز کردهاند. مسلطهای صنعت بیمه به اهمیت و ضرورت نوآوری در بیمه آگاه بوده و خدمات کسبوکارهای نوپا را پذیرفتهاند. روابط میان اینشورتکها و مسلطهای رژیم از نوع همزیست بوده که ارتقاء عملکرد صنعت بیمه را بههمراه دارد. اما با توجه به آنکه شرایط برای کسبوکارهای نوپا جهت ارائه خدمات و محصولات متنوع و پوشش مراحل مختلف زنجیره بیمه همچون ارزیابی خسارت و سنجش ریسک و ... فراهم نشده، لذا کنامهای نوآورانه سطح توسعهبافتگی کمی دارند؛ بنابراین مسیر گذار به اینشورتک از مسیر تحول بوده است.
فناوریهای نوین بیمهای
محسن قره خانی؛ سیده ام سلمه پورهاشمی
چکیده
پیشینه و اهداف اینترنت اشیاء درحال ورود به فعالیتهای روزمره بسیاری از صنایع از جمله صنعت بیمه است. برنامههایی مانند شبکههای هوشمند، شهرهای هوشمند، خانههای هوشمند، امنیت فیزیکی، سلامت الکترونیکی، مدیریت دارایی و تدارکات همه به کسبوکار بیمه مربوط میشوند. به همین دلیل اینترنت اشیاء توجه صنعت بیمه را نیز به خود جلب ...
بیشتر
پیشینه و اهداف اینترنت اشیاء درحال ورود به فعالیتهای روزمره بسیاری از صنایع از جمله صنعت بیمه است. برنامههایی مانند شبکههای هوشمند، شهرهای هوشمند، خانههای هوشمند، امنیت فیزیکی، سلامت الکترونیکی، مدیریت دارایی و تدارکات همه به کسبوکار بیمه مربوط میشوند. به همین دلیل اینترنت اشیاء توجه صنعت بیمه را نیز به خود جلب کرده است. ارائهدهندگان خدمات بیمهای در تلاش هستند تا راهحلهای مبتنی بر اینترنت اشیاء را در فضای اصلی کسبوکار خود شامل صنعت خودرو و دستگاههای حسگر هوشمند با قابلیت تخفیف ارائه دهند. از اینرو پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر پذیرش اینترنت اشیاء در صنعت بیمه را مطابق الگوی پذیرش فناوری و نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری بررسی کرده است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجراء و گردآوری دادهها توصفی ـ پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه شامل 100 نفر از مدیران، کارکنان و نمایندگان شرکتهای بیمه مستقر در شهر تهران بود که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و دادههای مورد نیاز با ابزار پرسشنامه از آنها گردآوری شد. دادهها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اس پی اس اس نسخه 23 و اسمارت پی ال اس نسخه 3 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد سودمندی ادراک شده، سهولت ادراک شده بر قصد پذیرش اینترنت اشیاء تأثیر معناداری دارند. همچنین، تأثیر اجتماعی، انتظار عملکرد، انتظار تلاش، شرایط تسهیل، اعتماد بر قصد پذیرش اینترنت اشیاء تأثیر معناداری دارند. سرانجام، امنیت و ریسک ادراک بر قصد پذیرش اینترنت اشیاء تأثیر منفی و معناداری دارد.
نتیجهگیری: ریسک بیمه یکی از عناصر بسیار مهم شرکتهای بیمه است و اینترنت اشیاء بهعنوان ابزار مفید محاسبه دقیقتر ریسک و انطباق با الزامات کمی نظارتی میتواند به مدیران صنعت بیمه در جهت کاهش ریسک بیمه کمک نماید.