جعفر عبادی؛ غدیر مهدوی کلیشمی؛ مجتبی حائری
چکیده
این مقاله یک چارچوب نظری را برای یافتن نظریۀ انتخاب حاکم بر بازار بیمه پیشنهاد میدهد. این موضوع یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با تعیین حقبیمۀ مناسب و توسعۀ هرچه بیشتر صنعت بیمه در اقتصاد کشورهاست. به این منظور، ابتدا از طریق حداکثرسازی مطلوبیت، تابع تقاضای بیمۀ عمر و پسانداز برای یک فرد نوعی استخراج شد؛ سپس مشتریهای بالقوۀ ...
بیشتر
این مقاله یک چارچوب نظری را برای یافتن نظریۀ انتخاب حاکم بر بازار بیمه پیشنهاد میدهد. این موضوع یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با تعیین حقبیمۀ مناسب و توسعۀ هرچه بیشتر صنعت بیمه در اقتصاد کشورهاست. به این منظور، ابتدا از طریق حداکثرسازی مطلوبیت، تابع تقاضای بیمۀ عمر و پسانداز برای یک فرد نوعی استخراج شد؛ سپس مشتریهای بالقوۀ شرکت بیمه به دو گروه کمریسک و پرریسک تقسیمبندی شدند و توابع تقاضا برای این گروهها با استفاده از شبیهسازی عددی به دست آمده است. مدلسازی صورتگرفته با لحاظکردن مسئلۀ ورود و خروج افراد از بازار به وسیلۀ حقبیمۀ آستانه، سبب به وجود آمدن توابع تقاضای بیمۀ عمر و پسانداز به صورت شکسته شده است. درنهایت، با مقایسۀ توابع تقاضای گروههای مختلف مشتریان، نوع نظریۀ انتخاب حاکم بر بازار بیمۀ عمر و پسانداز تعیین شده است. نتایج نشان میدهد که نظریۀ انتخاب حاکم بر بازار بیمۀ عمر و پسانداز، با توجه به میزان حقبیمه، از نوع انتخاب نامساعد قوی و یا انتخاب نامساعد ضعیف است. با توجه به آنکه کاهش حقبیمه میزان اختلاف میان تقاضای دو گروه را میکاهد، میتواند بهعنوان ابرازی برای کمکردن قدرت انتخاب نامساعد در بازار بیمۀ عمر و پسانداز معرفی شود.