سهراب رشتیانی؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تحلیل فاصله موجود با مطلوب در فرایند آموزش در شرکتهای بیمه «الف»، «ب»، «ج» و «د» و ارائه الگوی مناسب است. جامعة آماری، شامل کلیة کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت در شرکتهای مورد بحث در سال 1388 است و نمونهای به حجم 305 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شد. روش ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تحلیل فاصله موجود با مطلوب در فرایند آموزش در شرکتهای بیمه «الف»، «ب»، «ج» و «د» و ارائه الگوی مناسب است. جامعة آماری، شامل کلیة کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت در شرکتهای مورد بحث در سال 1388 است و نمونهای به حجم 305 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - پیمایشی بوده و جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب محاسبه آلفای کرونباخ، 93/0 بهدستآمد. جهت بررسی فرضیههای پژوهش علاوهبر آمار توصیفی از آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تکنمونهای، تحلیل واریانس و ضرایب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. نتایج تحقیق در سطح معناداری 05/0 نشان میدهد: بین وضعیت موجود و مطلوب هر چهار مؤلفه فرایند آموزش در 4 شرکت بیمه تفاوت وجود دارد. همچنین بین وضعیت موجود و مطلوب فرایند آموزش در 4 شرکت بیمه تفاوت وجود دارد. شرکت بیمه «ج» دارای بهترین وضعیت در فرایند آموزش بوده و شرکتهای بیمه «د»، «ب»، و «الف»، بهترتیب در ردههای بعدی قرار میگیرند. جهت ارائه الگوی مناسب نیز پس از مطالعه، بررسی و مقایسه الگوهای گوناگون فرایند آموزش، در نهایت الگوی ISO 10015 بهعنوان الگوی پیشنهادی تعیین شد.